Forest cottage p11
_پاشد نشست (بچم سکته کرد😂)
+اخ آخ
_چیه چیشده
+اگه دیروز یکم آرم میکردی وحشی بازی درنمیاوردی الان وعضم این نبود(گریه)
_یا گریه نکن براید استایل بغل کرد برد حموم گذاشت تو وان
_بهتری
+آره
_ ببخشید
+اشکال نداره
پاشدن رفتن صبحونه خوردن ات میا رو دعوت کرد کوک و ته هم که رفتن سر کار
+وایسا زنگ بزنم ته بگم اومدنی چیپس اینجور چیزا بخر
/باشه
مکالمه ات با ته
+الو شلام
_سلام
+ام چه چی بگم
_بگو
+میشه اومدنی چیپس تنقلات بخری
_اره معلومه
+ممنون
_کاری نداری
+نه عزیزم برو
پایان مکالمه
_عزیزم مغزم هنگ کرد
+گفتم عزیزم ودف
ته ویو
به جولیا گفتم تاریخ تولد دقیق ات رو برام پیدا کنه
گفت امروزه وااااا باشه
پایان ته ویو
از زبان میا
به کوک گفتم اومدنی برا ات کادو بخره
پایان میا
پرش زمانی به شب
دینگ دینگ
+اومدن
ات ویو
رفتم درو باز کردم دیدم ته با یه گل بزرگ
کیک بزرگ اومده به هدیه هم دستش بود
میا از کوک یه چیزی گرفت
کیک رو خوردیم جشن گرفتیم حالا موقع کاد باز کردن بود
پایان ات ویو
اول مال میا رو باز کردم چه قشنگ یه انگشتر بود
+ممنون میا جونم
/خاعش نفشم
+کوک اومد جلو کادوشو داد
ممنون کوک یه کاور گوشی بود
_بیا اینم ماله من
+ممنون دوتا کادو داد دستم اولیش رو باز کردم دوتا ساعت عین هم بود که یکش واسه خانوم ها بود یکی واسه مردا ته ماله خودش رو برداشت دستش کرد منم دستم کردم دومی رو باز کردم دیدم سویچ ماشینه
+ مممنونننننننننننننننننننن
_/*خواهش
+خداروشکر که خدا شمارو داده به من
/*ما دیگه میرم
+خدا به همراهتون
_ام میخوام بهش بگم حسمو (تو ذهنش میگه)
+حسمو بهش بگم تو دلش میگه
_میخوام یه چیزی بگم
+ منم میخوام یه چیزی بگم
_اول تو بگو
+باشه ته من عاشقتم
_من میخواستم زودتر بگم
+وا .. واقعا
_اره
ات رو رو هوا میچرخونه و بوسه کوتاهی رو لب ات میکاره
...................................................................
خماری دستم شکست بخدا
+اخ آخ
_چیه چیشده
+اگه دیروز یکم آرم میکردی وحشی بازی درنمیاوردی الان وعضم این نبود(گریه)
_یا گریه نکن براید استایل بغل کرد برد حموم گذاشت تو وان
_بهتری
+آره
_ ببخشید
+اشکال نداره
پاشدن رفتن صبحونه خوردن ات میا رو دعوت کرد کوک و ته هم که رفتن سر کار
+وایسا زنگ بزنم ته بگم اومدنی چیپس اینجور چیزا بخر
/باشه
مکالمه ات با ته
+الو شلام
_سلام
+ام چه چی بگم
_بگو
+میشه اومدنی چیپس تنقلات بخری
_اره معلومه
+ممنون
_کاری نداری
+نه عزیزم برو
پایان مکالمه
_عزیزم مغزم هنگ کرد
+گفتم عزیزم ودف
ته ویو
به جولیا گفتم تاریخ تولد دقیق ات رو برام پیدا کنه
گفت امروزه وااااا باشه
پایان ته ویو
از زبان میا
به کوک گفتم اومدنی برا ات کادو بخره
پایان میا
پرش زمانی به شب
دینگ دینگ
+اومدن
ات ویو
رفتم درو باز کردم دیدم ته با یه گل بزرگ
کیک بزرگ اومده به هدیه هم دستش بود
میا از کوک یه چیزی گرفت
کیک رو خوردیم جشن گرفتیم حالا موقع کاد باز کردن بود
پایان ات ویو
اول مال میا رو باز کردم چه قشنگ یه انگشتر بود
+ممنون میا جونم
/خاعش نفشم
+کوک اومد جلو کادوشو داد
ممنون کوک یه کاور گوشی بود
_بیا اینم ماله من
+ممنون دوتا کادو داد دستم اولیش رو باز کردم دوتا ساعت عین هم بود که یکش واسه خانوم ها بود یکی واسه مردا ته ماله خودش رو برداشت دستش کرد منم دستم کردم دومی رو باز کردم دیدم سویچ ماشینه
+ مممنونننننننننننننننننننن
_/*خواهش
+خداروشکر که خدا شمارو داده به من
/*ما دیگه میرم
+خدا به همراهتون
_ام میخوام بهش بگم حسمو (تو ذهنش میگه)
+حسمو بهش بگم تو دلش میگه
_میخوام یه چیزی بگم
+ منم میخوام یه چیزی بگم
_اول تو بگو
+باشه ته من عاشقتم
_من میخواستم زودتر بگم
+وا .. واقعا
_اره
ات رو رو هوا میچرخونه و بوسه کوتاهی رو لب ات میکاره
...................................................................
خماری دستم شکست بخدا
۱۷.۷k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.