part²
part²
نکته:چون کوک قلدم مدرسست همه ازش میترسن وفقط ا.ت ازکوک و اکیپش نمیترسه
راوی ویو
کوک داشت دونبال ا. ت میگشت که ا.ت با بی محلی از کنارش رد شد و کوک دستش رو گرفت
کوک:هوی کجا(عصبی)
ا.ت:به تو چه علف هرز(عصبی)
[دستش رو ول کردو رفت]
ا.ت ویو
رفتیم سر کلاس معلم درس داد و مدرسه تموم شد رفتم خونه مثل همیشه روتینمو انجام دادمو شروع کردم به درس خوندن ساعت¹⁰بود که رفتم شام بخورم یه نودل فوری درست کردم وخوردمبا صدای اون الارم تخ.....می بیدابشدم
دیدم که گلوم درد میکنه پس گفتم چه بهتر مریض شدم مدرسه ام نمیرم(خوشخال) عوضش با لونا(دختر عموش)میریم پاساژ گردی😏
ویو ساعت ²بعد ظهر
زنگ زدم به لونا
مکالمه
+الو سلام لونا چطوری
_سلام خوبم عزیزم
+میگم وقت داری بریم پاساژ گردی؟؟؟؟؟
_نمیدونم ولی میام ولی کای هم باهام میاد
+باشه من مشکلی ندارم کی میای دنبالم
_ساعت³حاضر باش با کای میایم دنبالت
+باش..بای
_بای
پایان مکالمه(ویو ا.ت)
پاشدم رفتم حموم یه دوش ⁵مینی گرفتم و اومدم بیرون یه لباس نسبتا باز پوشیدم و مثل همیشه ماسکمو گذاشتم تو کیف و اومدم بیرون از خونه(بچه ها ا.ت کلا وقتی با فامیلاش یا خانوادش بیرون میره ماسک نمیزنه فقط ماسکش رو میزاره داخل کیفش تا یه وقت اگه یکی از بچه های مدرسه رو ببینه بزنه)
_هوی ا.ت
+(جواب نداد)
_گاوووووووو
+ها
_بیا سوار شو دیگه تازه میگه ها زود باش
ا.ت سوار شد
نکته:چون کوک قلدم مدرسست همه ازش میترسن وفقط ا.ت ازکوک و اکیپش نمیترسه
راوی ویو
کوک داشت دونبال ا. ت میگشت که ا.ت با بی محلی از کنارش رد شد و کوک دستش رو گرفت
کوک:هوی کجا(عصبی)
ا.ت:به تو چه علف هرز(عصبی)
[دستش رو ول کردو رفت]
ا.ت ویو
رفتیم سر کلاس معلم درس داد و مدرسه تموم شد رفتم خونه مثل همیشه روتینمو انجام دادمو شروع کردم به درس خوندن ساعت¹⁰بود که رفتم شام بخورم یه نودل فوری درست کردم وخوردمبا صدای اون الارم تخ.....می بیدابشدم
دیدم که گلوم درد میکنه پس گفتم چه بهتر مریض شدم مدرسه ام نمیرم(خوشخال) عوضش با لونا(دختر عموش)میریم پاساژ گردی😏
ویو ساعت ²بعد ظهر
زنگ زدم به لونا
مکالمه
+الو سلام لونا چطوری
_سلام خوبم عزیزم
+میگم وقت داری بریم پاساژ گردی؟؟؟؟؟
_نمیدونم ولی میام ولی کای هم باهام میاد
+باشه من مشکلی ندارم کی میای دنبالم
_ساعت³حاضر باش با کای میایم دنبالت
+باش..بای
_بای
پایان مکالمه(ویو ا.ت)
پاشدم رفتم حموم یه دوش ⁵مینی گرفتم و اومدم بیرون یه لباس نسبتا باز پوشیدم و مثل همیشه ماسکمو گذاشتم تو کیف و اومدم بیرون از خونه(بچه ها ا.ت کلا وقتی با فامیلاش یا خانوادش بیرون میره ماسک نمیزنه فقط ماسکش رو میزاره داخل کیفش تا یه وقت اگه یکی از بچه های مدرسه رو ببینه بزنه)
_هوی ا.ت
+(جواب نداد)
_گاوووووووو
+ها
_بیا سوار شو دیگه تازه میگه ها زود باش
ا.ت سوار شد
۵۰۶
۰۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.