Police man
Police man
Part 12
ا/ت: وضع شکممم اصلا خوب نبود و به خودم میپیچیدم
کوک: ا/ت همین الان برو استراحت کن..همین الان
ا/ت: باشع..تا دراز کشیدم کوک اومد و یک قرص بهم داد خوردم و دوتا پتو کشید روم*
کوک: بزار بدنت گرم بمونه..لپشو بوسیدم*
ا/ت: بیدارم کنار
کوک؛ چشم
* شب*
کوک: ا/ت رو بیدار کردم ولی بیدار نشد و من و با هیونگ ها شام رو خوردیم و اونا رفتن
ا/ت:ببخشید نتونستم بیام :(
کوک: عیب نداره سلامتی تو مهمتره( دستمو رو پیشونیش کشیدم که حس کردم دستم دارع میسوزه و بدنش داغع..ا/ت فکر کنم حموم لازمی..به نظرم یک دوشی بگیر..حالتو خوب میکنه
ا/ت: اصلا حوصله ندارم..
کوک: عین بچها ببرمت؟
ا/ت: نع..
کوک: پس پاشو
ا/ت: نمیخوام خب
کوک: پس میبرمت*
ا/ت: جیغ* نههه ( خنده)
(ولی دوتایی خوش گذروندیم)
Part 12
ا/ت: وضع شکممم اصلا خوب نبود و به خودم میپیچیدم
کوک: ا/ت همین الان برو استراحت کن..همین الان
ا/ت: باشع..تا دراز کشیدم کوک اومد و یک قرص بهم داد خوردم و دوتا پتو کشید روم*
کوک: بزار بدنت گرم بمونه..لپشو بوسیدم*
ا/ت: بیدارم کنار
کوک؛ چشم
* شب*
کوک: ا/ت رو بیدار کردم ولی بیدار نشد و من و با هیونگ ها شام رو خوردیم و اونا رفتن
ا/ت:ببخشید نتونستم بیام :(
کوک: عیب نداره سلامتی تو مهمتره( دستمو رو پیشونیش کشیدم که حس کردم دستم دارع میسوزه و بدنش داغع..ا/ت فکر کنم حموم لازمی..به نظرم یک دوشی بگیر..حالتو خوب میکنه
ا/ت: اصلا حوصله ندارم..
کوک: عین بچها ببرمت؟
ا/ت: نع..
کوک: پس پاشو
ا/ت: نمیخوام خب
کوک: پس میبرمت*
ا/ت: جیغ* نههه ( خنده)
(ولی دوتایی خوش گذروندیم)
۱.۹k
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.