پارت جدید اومدددد

پارت جدید اومدددد
ببخشید نبودم نت نداشتم بریم واس پات 3.............
امیدی در تاریکی A hope in the dark
گایز فاطیما فکر میکنه که یونا تو آمریکا عه و یونا چون ازش بدش میومد بهش نگفته تو کره زندگی میکنه و آیدله

یهو صدای کانگ سو یا جاناتان اومد
! :صدای جاناتان اومد؟
ن چرا باید صدای اون بیاد
! :باور کن صدای اونه گوشی رو بده بهش با عصبانیت
یه لحظه وایسا تو کی هستی که سر من داد بکشی
! :یکی که باید ازش حساب ببری
هه باشه من از تو حساب ببرم احمق من ازت 2سال بزرگتر ام تو باید ازم حساب ببری
^ویو یونا^
عوضی به من میگه باید ازش حساب ببرم زهی خیال باطل
گوشی رو گذاشتم کنار خودم و از کانگ سو سوال پرسیدم
کانگ سو تو از فاطیما جدا شدی؟°
(هر وقت اینو°دیدین بدونین ایرانی حرف میزنه)
کانگ سو:اره دختره نچسب هر شب زیر خوابی یکی رو میکرد فکر میکرد نمیتونستم °
ناموصا؟ °
کانگ سو :اره دختره هرزه°
اگه صدات رو بشنوه عکس العمل تو چیه
کانگ سو :مهم نیست تهش باید میفهمید مگه نه بیب°ب آنا گفت
خب فهمیدی چرا ازت جدا شد دیگه؟ °
فاطیما :تقاص این کارت رو میبینی°
باشه حتما°
گوشی رو قطع کردم و روبه گفتم
اکست گفت تقاص این کارمو پس میدم
کانگ سو :زر زد
میدونم
یهو گوشیم زنگ خورد بنگ شی هیوک بود من مجبور شدم برم بیرون جواب بدم
مکالمه یونا و بنگ شی هیوک
سلام بنگ شی هیوک
بنگ شی هیوک:سلام یونا خوبی واست یه سوپرایز دارم
مرسی منم خوبم چه سوپرایزی؟
بنگ شی هیوک:قراره با یکی از گروه های توی کمپانی همکاری داشته باشی حالا حدس بزن کدوم گروه؟
تی اکس تی؟
بنگ شی هیوک :نه بی تی اسه
واقعا؟
بنگ شی هیوک:اره