تک پارتی
تک پارتی
از زبان ات
امروز مث همیشه چشامو باز کرد دیدم کوک رفته شرکت دلم میخواست نره اما درکش میکردم
بلند شدم صورتمو شستم و صبحانه خوردم
3۰ دقیقه بعد
گوشیم زنگ خورد
دوست صمیمیم سوگی بود
جوابش دادم گفت ( علامت ات + علامت سوگی *)
* سلاممم ات
+سلام سوگی خوبی
*اره توحتما از من خوب تری
+چطور مگه چیشده
* خره یادت رفت امروز تولدته
+چییی واییی یادم رفت
* خری دیگع
+هوم
*خوبگو بنظرت کوکی برات چی میخرع
از زبان ات
نمیدونستم اصلان یادشه
*چیشده خره کجایی
+ سوگی بای کار دارم
*ها چی باش
پایان تماس
شب شد ساعت 1۲ شده بود کوکی هنوز نیومد
یهو صدای کلید امد
من اهمیت ندادم صدای تی وی رو زیاد کردم
کوکی گفت سلام عشقم
ات سلام
کوک ناراحت بنظر میرسی
ات نه خوبم زندیگیم
کوک خداروشکر که خوبی
کوک راسی عشقم یه کادو در اورد بغلت کرد گفت تولدت مبارک ملکه قلبم
ات چی ینی یادت بود
اره عشقم مگه میشه آدم تولد پرنسس زنگیش رو یادش بره بعد محو خندش شدم و حس کردم لبام بی حس شدن
دیدم کوکی داره لبامو مک میزنه همراهیش کردم ......
خماری😜
پایان
از زبان ات
امروز مث همیشه چشامو باز کرد دیدم کوک رفته شرکت دلم میخواست نره اما درکش میکردم
بلند شدم صورتمو شستم و صبحانه خوردم
3۰ دقیقه بعد
گوشیم زنگ خورد
دوست صمیمیم سوگی بود
جوابش دادم گفت ( علامت ات + علامت سوگی *)
* سلاممم ات
+سلام سوگی خوبی
*اره توحتما از من خوب تری
+چطور مگه چیشده
* خره یادت رفت امروز تولدته
+چییی واییی یادم رفت
* خری دیگع
+هوم
*خوبگو بنظرت کوکی برات چی میخرع
از زبان ات
نمیدونستم اصلان یادشه
*چیشده خره کجایی
+ سوگی بای کار دارم
*ها چی باش
پایان تماس
شب شد ساعت 1۲ شده بود کوکی هنوز نیومد
یهو صدای کلید امد
من اهمیت ندادم صدای تی وی رو زیاد کردم
کوکی گفت سلام عشقم
ات سلام
کوک ناراحت بنظر میرسی
ات نه خوبم زندیگیم
کوک خداروشکر که خوبی
کوک راسی عشقم یه کادو در اورد بغلت کرد گفت تولدت مبارک ملکه قلبم
ات چی ینی یادت بود
اره عشقم مگه میشه آدم تولد پرنسس زنگیش رو یادش بره بعد محو خندش شدم و حس کردم لبام بی حس شدن
دیدم کوکی داره لبامو مک میزنه همراهیش کردم ......
خماری😜
پایان
۵۰.۵k
۲۴ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.