^فیک^
^فیک^
دوست پسر یا پدر
پارت اخر ۹
(صفحه چت یجی و کوک)
یجی :یعنی چی تونمیتونی همینطوری واسه خودت تصمیم بگیری من میام سمت خونت
یجی ویو:نه نه نمیشه من میدونم با اون
رسیدم رفتم و در زدم ولی دیدم کوک داره توی یه کوچه راه میره ر فتم و صداش زدم ایستاد
یجی :هی کوک چیشده بهم بگو
کوک:هیچی وایسا گوشیم زنگ خورد
یجی ویو:هی فکنم این کیف پول کوکه عکس کیه توش بچس بردمش
کوک:یجی اون کیف منه
یجی :اره بیا ،چیشده چرا یه دفعه اون حرفارو زدی؟کوک:ببین منن نمیدونم ماما نه نه یعنی یه مشکلی هس
یجی :من تتوشو در میارم فعلا
ماما:سلام یجی من امروز خیلی خستم میرم تو اتاقم بخوابم
یجی:هیم
یجی ویو:ماما همیشه یه کمد داره که کلیدش معمولا تو کشوست ولی قراره من ندونم ولی میدونم رفتم و کمدو باز کردم و یه البوم پیدا کردم و رفتم تو اتاق یه عکس دیدم که منو مامانم با یه اقاییی که حدس میزدم بابام بود ولی یه عکس از نوزادیم دیدم و وقتی اون عکس از کوک رو اوردم دیدم خودمم و فهمیدم که بابام همون کوکه
یجی :کی در میزنه؟
کوک:منم کوک
یجی ویو:ددو باز کردمو ازش پرسیدم چرا ولمون کردی؟
کوک:من راستش میشه منو ببخشی
یجی:من خیلی وقت پیش بخشیده بودمت
یجی ویو:پریدم بقلش چندتا مشت به شکمش و گریه میکردم .
اد بوس🍷🍷
دوست پسر یا پدر
پارت اخر ۹
(صفحه چت یجی و کوک)
یجی :یعنی چی تونمیتونی همینطوری واسه خودت تصمیم بگیری من میام سمت خونت
یجی ویو:نه نه نمیشه من میدونم با اون
رسیدم رفتم و در زدم ولی دیدم کوک داره توی یه کوچه راه میره ر فتم و صداش زدم ایستاد
یجی :هی کوک چیشده بهم بگو
کوک:هیچی وایسا گوشیم زنگ خورد
یجی ویو:هی فکنم این کیف پول کوکه عکس کیه توش بچس بردمش
کوک:یجی اون کیف منه
یجی :اره بیا ،چیشده چرا یه دفعه اون حرفارو زدی؟کوک:ببین منن نمیدونم ماما نه نه یعنی یه مشکلی هس
یجی :من تتوشو در میارم فعلا
ماما:سلام یجی من امروز خیلی خستم میرم تو اتاقم بخوابم
یجی:هیم
یجی ویو:ماما همیشه یه کمد داره که کلیدش معمولا تو کشوست ولی قراره من ندونم ولی میدونم رفتم و کمدو باز کردم و یه البوم پیدا کردم و رفتم تو اتاق یه عکس دیدم که منو مامانم با یه اقاییی که حدس میزدم بابام بود ولی یه عکس از نوزادیم دیدم و وقتی اون عکس از کوک رو اوردم دیدم خودمم و فهمیدم که بابام همون کوکه
یجی :کی در میزنه؟
کوک:منم کوک
یجی ویو:ددو باز کردمو ازش پرسیدم چرا ولمون کردی؟
کوک:من راستش میشه منو ببخشی
یجی:من خیلی وقت پیش بخشیده بودمت
یجی ویو:پریدم بقلش چندتا مشت به شکمش و گریه میکردم .
اد بوس🍷🍷
۴.۱k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.