💠آن روز، علیرضا به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد
💠آن روز، علیرضا به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش.
داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا میکردم.
🔸حالت عجیبی داشت.
انگار خدا، در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سوره میخواند مثل این که خدا را میبیند؛ ذکرها را
دقیق و شمرده ادا میکرد.
بعدها در مورد نحوهی نماز خواندنش ازش پرسیدم، گفت:
🔸«اشکال کار ما اینه که برای همه وقت میذاریم، جز برای خدا! نمازمون رو سریع میخونیم
و فکر میکنیم زرنگی کردیم؛ اما یادمون میره اونی که به وقتها برکت میده، فقط خود خداست.»
شهید علیرضا کریمی
👌فرزند بیشتر
✌️زندگی شادتر
😱پیری و بحران جمعیت
❣کانال نینوا
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
http://eitaa.com/neynaw
داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا میکردم.
🔸حالت عجیبی داشت.
انگار خدا، در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سوره میخواند مثل این که خدا را میبیند؛ ذکرها را
دقیق و شمرده ادا میکرد.
بعدها در مورد نحوهی نماز خواندنش ازش پرسیدم، گفت:
🔸«اشکال کار ما اینه که برای همه وقت میذاریم، جز برای خدا! نمازمون رو سریع میخونیم
و فکر میکنیم زرنگی کردیم؛ اما یادمون میره اونی که به وقتها برکت میده، فقط خود خداست.»
شهید علیرضا کریمی
👌فرزند بیشتر
✌️زندگی شادتر
😱پیری و بحران جمعیت
❣کانال نینوا
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
http://eitaa.com/neynaw
۱.۶k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.