«Reincarnation or dreaming? sleep or awake?»15

🔞هشدار!ممکن است این پارت صحنه های کمییی هن*تای داشته باشد حالا مطمئن نیستم قراره چه گوهری بیفشانم به هر حال با جنبه بخونید🔞
------------------------------------------------------------------------------

از زبان راوی*

○خاک تو سرت با این کاپیتان بودنت*لبووو*!

اوتسو-چین دست چپش رو میزاره رو چونه می-چین و انگشت اشاره اش رو رو لبش و با اون دست دیگش کمر می-چین رو میگیره و یه بوسه ای پشت گوشش میزاره[وی:فانوسااا*خون مماخ*]

£دوباره فحش نده یادت باشه من کاپیتانتم بچت نیستم!

○آخه تو چرا به من چسبیدی کلی بشر هست برو سراغ یکی دیگه💢*همچنان لبو*!

£چون تو به من تعلق داری...بیبی![وی:آخهههههه اوتسو-چین تو مظلوم بودییییییی عرررررررر ناموسااااااااااا*پشم ریزی*]

○نگو بیبی لامصببب💢💢💢!!!

(اوتسو-چین سر می-چین رو میچرخونه سمت خودش وآروم وملایم لب های سرخ ونرم می-چین رو میبوسه)[وی:فاز کلاسیک گرفتم:/]

£چشم، میاجی-سان^_^

(بدبخت می-چین از بس که فراتر از لبو شد سرشو زیر پتو قایم کرد اوتسو-چین نبینه😂💔)

¥*قورت دادن آب دهان*پشمام...◖⚆ᴥ⚆◗!!![وی:داش گوسفندی بگی پشمام؟]

فلش بک:

№*نفس نفس زدن*شین...چان...درد داره...نکن تورو...خدا...*مقاومت*{نقطه ها همون نفس زدنای تاکاو ان}

وبل بل...میدو-چین رو داریم داشت رو سینه های تاکاو کیس ما*رک میذاشت:))) و از یه طرف تاکا-چین بدبخت رو داریم که به زور داشت جلو جیغش رو میگرفت بنده هم من و میدو-چین کرم داریم عذابش بدیم~-~

¥بدن خیلی خوبی داری، مزش شیرینه![وی:اشهد ان علی ولی الله...اشهد ان علی حجه اللههه...(استغفرالله•-•)]

وبلههه! یه انگشت...دو انگشت...سه انگشت...کافیه دیگه به اندازه زیاد سوراخ بزرگ شد눈^눈

یهو شین-چان ما صدایی شنید... آشناست! کیااااااااععع می-چین و اوتسو-چیننن جرمون میدن اگه دیدنننننن😱😱😱!!!

میدو-چین بدو بدو لباس تاکا-چین رو تنش میکنه ومیره رو بالکن قایم میشه خوبه بالکن هم یه در شیشه ای با پرده داره خیلی هم بزرگ بود. تاکا-چین هم بغل میدو-چین داشت میلرزید چون هوا سرد بود میدو-چین هم اونو محکم تر به خودش چسبوند تا یکم کمک کنه تاکا-چین گرم شه.

¥ببخشید تاکاو...

پایان فلش بک.

№اتشووو...*عطسه*

○هوم صدا چی بود؟*سرش رو از زیر پتو درمیاره*

£صدا عطسه...از بالکن!

می-چین میره سمت بالکن میدو-چین هم در حال فرستادن صد رحمت به خودش وتاکا-چین بود که یهو زیرشون یه نور سیاهی باز شد و افتادن تو.

○*نگاه کردن*عه پیشی هست! فکر کنم سردش بود^^

جای همون میدو-چین وتاکا-چین یه پیشی بنفش خیلییی پرنگ و سیاه بود که داشت عطسه میکرد؛ شاید اون نوره وقتی زیر تاکا-چین ومیدو-چین باز شد...این پیشی آماده بود جاشون بشینه تا مشکوک نشه!

نزد میدو-چین وتاکا-چین*

میدو-چین آروم چشماشو باز کرد وصد تا نور-چین بالا سرش دید ಠ_ಠ

/|\میدوریما-کون خوبی؟ این چنتاست؟ من کیم؟

¥من کجام؟

☆تو آزمایشگاهِ خونم...جنابعالی🙂!

میدو-چین کم کم دیدش خوب میشه و بلند میشه که یهو به یاد تاکا-چین آفتاد

¥تاکاو کجاست!!!

№هیچ وقت حلالت نمیکنم شین-چان این بار شانس آوردم منفی بود💢💢💢!!!*چسبیده به دیوار*

¥*به پشت میچرخه*تاکا-وات؟این چیه دستت؟!

№کیلو وات!یادت رفته تحریک شده بودی-_-!

@ راست میگه،با تاکاو-چان س*** انجام دادی خیلیم عالی!

•/•خیلیم چندش*سرفه کردن در اثر خالی کردن مواد معدش*

☆من موندم تو چرا وقتی عشق میشنوی یا میبینی استفراغ میکنی با اینکه فرانسه وپاریس به جو عاشقونشون معروفن😐!

•/•ربطی به جو عاشقونه نداره...من خودم موندم نمیدونم😐🤔!

/|\خیلیم منطقی(눈_눈)...

ادامه دارد...

♡خوبه حامله نشد🤣🤣🤣اگه از حرفای اوتسو-چین پر ریزی کردین بگید بیام جمعشون کنم🌚!

♡خیب من برم فارسی بنویسم هعب🚶‍♀️💔...

♡تا دیدار بعدی ماتانههههه💙🦋🫐

#Blueberry_Fan💙🦋🫐