نجات از بدبختی: پارت۵
خواستیم شروع کنیم ولی من خجالت میکشیدم پس گذاشتیم یه وقت دیگه پس همونجا خوابیدیم
. فردا صبح:
وقتی چشمام رو باز کردم اونجا خونه ی شوگا نبود
سوجون: به به خانم بیدار شدی از دست من فرار میکنی بهت گفتم تا ابد مال منی هیچ وقت حق نداری با کس دیگه ای رابطه داشته باشی اونم کیو انتخاب کردی رئیس مافیا کسی که از همه حروم.. زاده تره
ه: حروم.. زاده خودتی حق نداری به شوگا چیزی بگی
س: پس ازش دفاع میکنی میخوای تنبیه بشی نه
ه: لعنتی چی از جون من میخوای برو پی کارت اصلا شوگا کجاست
دست و پام رو بسته بود و نمیتونستم تکون بخورم
س: پس مثل اینکه میخوای تنبیه شی باشه خودت خواستی
جررررر(لباسش رو جر داد)(سلطان تقلید صدا😂😂)
ه: ولم کن لعنتی اححححح(شرمسارم)
شروع کرد به گذاشتن کیس.....
اینقدر بهم تجا.. وز کرد که بیهوش شدم
برای اولین بار شوگا ویو:
صبح از خواب بیدار شدم رفتم پیش اعضا تا با اعضا مشورت کنم
شوگا: بنظورتون کی بهش بگم
ته: بهش نگو اصلا چه کاریه
نامجون: دیونه بالاخره خودش میفهمه پس خودش بگه بهتره
جین: به نظر من همین الان برو بهش بگو یه دسته گل با کلی خوراکی و یه انگشتر بگیر برو بهش بگو بهترین راهه
ش: من این همه پول داشتم الان اینجا نبودم
جیمین: مگه اینجا چشه بعدشم تو که از همه. ما پولدارتری برو بگو مافیایی شوگا بالاخره خودش میفهمه ولی تو بگی بهتره به جنب
شوگا: باشه خدافظ بچه ها من میرم
رفتم خونه دیدم هانا نیست به اجوما گفتم
اجوما: نمیدونم اون موقعه که تو رفتی منم دیگه ندیدمش فکر میکردم با تو اومده
ش: یعنی چی چطور ممکنه صبر کن ببینم مرسی
فهمیدم کجاست پیش سوجون ولی بزرگترین سوال این بود سوجون کجاست؟
اینم از این من میرم بیرون اومدم یه پارت دیگه میزارم
فعلا بایی☺️☺️☺️❤❤❤
. فردا صبح:
وقتی چشمام رو باز کردم اونجا خونه ی شوگا نبود
سوجون: به به خانم بیدار شدی از دست من فرار میکنی بهت گفتم تا ابد مال منی هیچ وقت حق نداری با کس دیگه ای رابطه داشته باشی اونم کیو انتخاب کردی رئیس مافیا کسی که از همه حروم.. زاده تره
ه: حروم.. زاده خودتی حق نداری به شوگا چیزی بگی
س: پس ازش دفاع میکنی میخوای تنبیه بشی نه
ه: لعنتی چی از جون من میخوای برو پی کارت اصلا شوگا کجاست
دست و پام رو بسته بود و نمیتونستم تکون بخورم
س: پس مثل اینکه میخوای تنبیه شی باشه خودت خواستی
جررررر(لباسش رو جر داد)(سلطان تقلید صدا😂😂)
ه: ولم کن لعنتی اححححح(شرمسارم)
شروع کرد به گذاشتن کیس.....
اینقدر بهم تجا.. وز کرد که بیهوش شدم
برای اولین بار شوگا ویو:
صبح از خواب بیدار شدم رفتم پیش اعضا تا با اعضا مشورت کنم
شوگا: بنظورتون کی بهش بگم
ته: بهش نگو اصلا چه کاریه
نامجون: دیونه بالاخره خودش میفهمه پس خودش بگه بهتره
جین: به نظر من همین الان برو بهش بگو یه دسته گل با کلی خوراکی و یه انگشتر بگیر برو بهش بگو بهترین راهه
ش: من این همه پول داشتم الان اینجا نبودم
جیمین: مگه اینجا چشه بعدشم تو که از همه. ما پولدارتری برو بگو مافیایی شوگا بالاخره خودش میفهمه ولی تو بگی بهتره به جنب
شوگا: باشه خدافظ بچه ها من میرم
رفتم خونه دیدم هانا نیست به اجوما گفتم
اجوما: نمیدونم اون موقعه که تو رفتی منم دیگه ندیدمش فکر میکردم با تو اومده
ش: یعنی چی چطور ممکنه صبر کن ببینم مرسی
فهمیدم کجاست پیش سوجون ولی بزرگترین سوال این بود سوجون کجاست؟
اینم از این من میرم بیرون اومدم یه پارت دیگه میزارم
فعلا بایی☺️☺️☺️❤❤❤
۶.۸k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.