رمان(مجری های سکوت)پارت۲۶
سلام مجدد.
ادامه صحبت هانسو و لوکا و کارلو:
کارلو: اما خانوادمون اسمامون رو عوض کردن تا زمانی که بزرگتر بشیم کسی نفهمه ما اون بچه های مافیا هستیم و بهمون آسیب نزنن. ناهی از بچگی با ما بود و هیچی از اون زمان یادش نیست فکر میکرد که ما خانواده واقعیش هستیم.
هانسو: چه اتفاقی برای برادرش افتاد؟
کارلو: اون توی همون ۲ سالگی که ناهی شش ماهه بود توسط یه خانواده ی دیگه به فرزندی پذیرفته شد. اون خانواده از همکار های صمیمی مافیایی خانواده ناهی بود و اونا هم اهل ایتالیا بودن.
هانسو: بعد اینا دنبال برادرش نگشتین؟
کارلو: چرا ولی پیداش نکردیم.
لوکا: وقتی ناهی ۱۸ سالش شد ما ۲۰ سالمون بود از خانواده هامون جدا شدیم و تو کُره موندیم ولی خانواده هامون رفتن ایتالیا. ما هم با اسمای جعلیمون زندگی کردیم من شدم برادر واقعی ناهی و کارلو هم براش یه دوست صمیمی، ما هردومون از تمام این قضایا خبر داشتیم اما ناهی خبری نداره و خوشبختانه از این موضوع چیزی نمیدونه ولی میدونست که خانوده ها مافیا هستن. وقتی ما اینجا تو کُره موندیم منو کارلو به کارای مافیایی از همون ۲۰ سالگی ادامه دادیم منو کارلو توی همون کمپانی که الان مال کارلو عه شروع به کار کرد. رئیس اونجا همون آقای چوی خیلی آدم سختگیر اما در عین حال با درک بالا بود. بعد مدتی وقتی موضوع رو فهمید به خاطر مافیا بودنمون کمی نگران شد اما
کارلو: اما بهش قل دادیم که به خانوادش آسیبی نرسه اونا منو به فرزند خوندی گرفتن. اصلا حس فرزند خونده بودن بهم دست نمیداد چون درست مثل پدر و مادر واقعی باهام رفتار میکردن. در نهایت کمپانی رو به من سپردن و من مدیر عامل و رئیس کل شدم لوکا رو هم گذاشتم معاون و مدیر کمپانی که بعد موقعیت من اون بالاترین موقعیت رو داشت اما هنوزم توی کارای مافیایی دست داشتیم. باید بگم که اینطوری شد که این اتفاقا افتاد.
هانسو: که اینطور. خیلی شبیه بچگی منه.
لوکا: جدی؟! توهم همین اتفاقا برات افتاده بوده؟
هانسو:آره ولی اگه ناهی از اینا خبر نداره چطور اسمش رو پارک ناهیون گذاشته؟
لوکا: از وقتی تبدیل شد به دوست دختر کارلو و توی کمپانی کار میکرد میدونست که ما دوتا توی کارای مافیایی دست داریم ما هم همیشه بهش میگفتیم اگه اتفاقی افتاد و بقیه مافیاهای مقابل اسم تورو پیدا کردن اسمت رو عوض کن و بزار پارک ناهیون کلی اطلاعات و مدرک از پارک ناهیون وجود داشت که ثابت میکردن ناهیون بچه ی اون خانواده مافیایی هست و همه میدونستن که اون به فرزند خوندگی خانواده ما پذیرفته شده برای همینم جرعت نمیکردن که با این اسم بهش حتی نزدیک بشن چه برسه که بلایی سرش بیارن. ناهی نمیدونست واقعا این اسم واقعیشه ولی قبول کرد. ماهم مدارک دیگه ای با...
ادامه صحبت هانسو و لوکا و کارلو:
کارلو: اما خانوادمون اسمامون رو عوض کردن تا زمانی که بزرگتر بشیم کسی نفهمه ما اون بچه های مافیا هستیم و بهمون آسیب نزنن. ناهی از بچگی با ما بود و هیچی از اون زمان یادش نیست فکر میکرد که ما خانواده واقعیش هستیم.
هانسو: چه اتفاقی برای برادرش افتاد؟
کارلو: اون توی همون ۲ سالگی که ناهی شش ماهه بود توسط یه خانواده ی دیگه به فرزندی پذیرفته شد. اون خانواده از همکار های صمیمی مافیایی خانواده ناهی بود و اونا هم اهل ایتالیا بودن.
هانسو: بعد اینا دنبال برادرش نگشتین؟
کارلو: چرا ولی پیداش نکردیم.
لوکا: وقتی ناهی ۱۸ سالش شد ما ۲۰ سالمون بود از خانواده هامون جدا شدیم و تو کُره موندیم ولی خانواده هامون رفتن ایتالیا. ما هم با اسمای جعلیمون زندگی کردیم من شدم برادر واقعی ناهی و کارلو هم براش یه دوست صمیمی، ما هردومون از تمام این قضایا خبر داشتیم اما ناهی خبری نداره و خوشبختانه از این موضوع چیزی نمیدونه ولی میدونست که خانوده ها مافیا هستن. وقتی ما اینجا تو کُره موندیم منو کارلو به کارای مافیایی از همون ۲۰ سالگی ادامه دادیم منو کارلو توی همون کمپانی که الان مال کارلو عه شروع به کار کرد. رئیس اونجا همون آقای چوی خیلی آدم سختگیر اما در عین حال با درک بالا بود. بعد مدتی وقتی موضوع رو فهمید به خاطر مافیا بودنمون کمی نگران شد اما
کارلو: اما بهش قل دادیم که به خانوادش آسیبی نرسه اونا منو به فرزند خوندی گرفتن. اصلا حس فرزند خونده بودن بهم دست نمیداد چون درست مثل پدر و مادر واقعی باهام رفتار میکردن. در نهایت کمپانی رو به من سپردن و من مدیر عامل و رئیس کل شدم لوکا رو هم گذاشتم معاون و مدیر کمپانی که بعد موقعیت من اون بالاترین موقعیت رو داشت اما هنوزم توی کارای مافیایی دست داشتیم. باید بگم که اینطوری شد که این اتفاقا افتاد.
هانسو: که اینطور. خیلی شبیه بچگی منه.
لوکا: جدی؟! توهم همین اتفاقا برات افتاده بوده؟
هانسو:آره ولی اگه ناهی از اینا خبر نداره چطور اسمش رو پارک ناهیون گذاشته؟
لوکا: از وقتی تبدیل شد به دوست دختر کارلو و توی کمپانی کار میکرد میدونست که ما دوتا توی کارای مافیایی دست داریم ما هم همیشه بهش میگفتیم اگه اتفاقی افتاد و بقیه مافیاهای مقابل اسم تورو پیدا کردن اسمت رو عوض کن و بزار پارک ناهیون کلی اطلاعات و مدرک از پارک ناهیون وجود داشت که ثابت میکردن ناهیون بچه ی اون خانواده مافیایی هست و همه میدونستن که اون به فرزند خوندگی خانواده ما پذیرفته شده برای همینم جرعت نمیکردن که با این اسم بهش حتی نزدیک بشن چه برسه که بلایی سرش بیارن. ناهی نمیدونست واقعا این اسم واقعیشه ولی قبول کرد. ماهم مدارک دیگه ای با...
۵۵۸
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.