1/3 نکتهها و پیام های سوره منافقان آیه 1:
1/3 نکتهها و پیام های سوره منافقان آیه 1:
1- «نفاق» از «نفق»، به معنای تونلهای زیرزمینی است که برای استتار یا فرار از آن استفاده میشود. بعضی از حیوانات مثل موش صحرایی و سوسمار، لانههایی برای خود درست میکنند که دو سوراخ دارد. منافق نیز، راه پنهان و مخفی برای خود قرار میدهد تا به هنگام خطر از طریق آن فرار کند.
2- مردم چهار دسته هستند:
الف) گروهی قلباً ایمان دارند و به وظیفه خود عمل میکنند که اینان مؤمن واقعی هستند.
ب) گروهی قلباً ایمان دارند، ولی اهل عمل نیستند که این دسته فاسقاند.
ج) گروهی قلباً ایمان ندارند، ولی در ظاهر، رفتار مؤمنان را انجام میدهند که منافقاند.
د) گروهی نه قلباً ایمان دارند و نه به وظیفه عمل میکنند که این دسته کافرند.
3- حضرت علی علیه السلام میفرماید: نفاق انسان، برخاسته از احساس حقارتی است که از درون دارد. «نفاق المرء ذل یجده فی نفسه» « غررالحکم »
4- چون خطر منافقان زیاد است، ویژگیهای آنان در سورههای متعدّد قرآن مطرح شده است و کمتر سورهای در مدینه نازل شده که با صراحت یا کنایه به منافقان اشاره نشده باشد.
5- نفاق یک دروغ عملی است، کتمان کفر و اظهار ایمان است؛ البتّه هر کتمانی بد نیست، مانند کتمان فقر یا کتمان عبادت.
6- منافقان دو گروه بودند: گروهی که پس از به قدرت رسیدن اسلام، اظهار ایمان کردند ولی در درون ایمان نداشتند و گروه دیگر کسانی که از ابتدا ایمان آوردند ولی کمکم گرفتار دنیا شدند و ایمان خود را از دست دادند، ولی تظاهر به ایمان میکردند. امّت اسلامی همواره از هر دو گروه ضربههای جبران ناپذیری خورده است.
7- در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، سخن از منافقان زیاد بود، ولی بعد از رحلت آن حضرت، مسئله مسکوت ماند. در اینجا چند سؤال است:
1. آیا زنده بودن حضرت سبب نفاق گروهی بود و بعد از رحلت، همه مؤمن واقعی شدند؟!
2. آیا منافقان در همان اقلیتی بودند که دور حضرت علی جمع شده بودند؟!! نظیر سلمان، ابوذر، مقداد و ...، در حالی که هیچ کس این افراد را منافق ندانسته است، یا منافقان، اهداف خود را در نظر اکثریت یافته و ساکت شدند؟
1- «نفاق» از «نفق»، به معنای تونلهای زیرزمینی است که برای استتار یا فرار از آن استفاده میشود. بعضی از حیوانات مثل موش صحرایی و سوسمار، لانههایی برای خود درست میکنند که دو سوراخ دارد. منافق نیز، راه پنهان و مخفی برای خود قرار میدهد تا به هنگام خطر از طریق آن فرار کند.
2- مردم چهار دسته هستند:
الف) گروهی قلباً ایمان دارند و به وظیفه خود عمل میکنند که اینان مؤمن واقعی هستند.
ب) گروهی قلباً ایمان دارند، ولی اهل عمل نیستند که این دسته فاسقاند.
ج) گروهی قلباً ایمان ندارند، ولی در ظاهر، رفتار مؤمنان را انجام میدهند که منافقاند.
د) گروهی نه قلباً ایمان دارند و نه به وظیفه عمل میکنند که این دسته کافرند.
3- حضرت علی علیه السلام میفرماید: نفاق انسان، برخاسته از احساس حقارتی است که از درون دارد. «نفاق المرء ذل یجده فی نفسه» « غررالحکم »
4- چون خطر منافقان زیاد است، ویژگیهای آنان در سورههای متعدّد قرآن مطرح شده است و کمتر سورهای در مدینه نازل شده که با صراحت یا کنایه به منافقان اشاره نشده باشد.
5- نفاق یک دروغ عملی است، کتمان کفر و اظهار ایمان است؛ البتّه هر کتمانی بد نیست، مانند کتمان فقر یا کتمان عبادت.
6- منافقان دو گروه بودند: گروهی که پس از به قدرت رسیدن اسلام، اظهار ایمان کردند ولی در درون ایمان نداشتند و گروه دیگر کسانی که از ابتدا ایمان آوردند ولی کمکم گرفتار دنیا شدند و ایمان خود را از دست دادند، ولی تظاهر به ایمان میکردند. امّت اسلامی همواره از هر دو گروه ضربههای جبران ناپذیری خورده است.
7- در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، سخن از منافقان زیاد بود، ولی بعد از رحلت آن حضرت، مسئله مسکوت ماند. در اینجا چند سؤال است:
1. آیا زنده بودن حضرت سبب نفاق گروهی بود و بعد از رحلت، همه مؤمن واقعی شدند؟!
2. آیا منافقان در همان اقلیتی بودند که دور حضرت علی جمع شده بودند؟!! نظیر سلمان، ابوذر، مقداد و ...، در حالی که هیچ کس این افراد را منافق ندانسته است، یا منافقان، اهداف خود را در نظر اکثریت یافته و ساکت شدند؟
۱.۵k
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.