تک پارتی (وقتی حامله ای و بهش ویار داری)
#فلیکس
#استری_کیدز
توی آشپزخونه بود و داشت برات یکم براونی درست میکرد که تو هم از پشت محکم بغلش کرده بودی و ولش نمیکردی.
_ عشقم...نمیخوای بشینی ؟
همینطور که داشت ظرف های کثیف رو میشست بهت گفت ولی تو همچنان مثل چی بهش چسبیده بودی
+ نموخوام....
فلیکس خندش گرفت
_ تو از صبحه همینطور منو توی بغلت گرفتی
+ خوب چی کار کنم....نمیتونم ازت جدا شم
با لحن کیوتی گفتی که بیخیال ظرف ها شد و به سمتت برگشت و محکم بغلت کرد و گونت رو بوسید
_ پس دلت میخواد کل روز رو توی بغلم باشی هوم ؟
آروم و کیوت و با لبخند سرت رو تکون دادی که اونم بلندت کرد و روی اپن گذاشتت
_ پس...دلت برای لبام هم تنگ شده هوم ؟
با خوشحالی سرت رو تکون دادی که لبخندی بهت زد و لباشو آروم روی لبات گذاشت و شروع کرد به بوسیدنت
#استری_کیدز
توی آشپزخونه بود و داشت برات یکم براونی درست میکرد که تو هم از پشت محکم بغلش کرده بودی و ولش نمیکردی.
_ عشقم...نمیخوای بشینی ؟
همینطور که داشت ظرف های کثیف رو میشست بهت گفت ولی تو همچنان مثل چی بهش چسبیده بودی
+ نموخوام....
فلیکس خندش گرفت
_ تو از صبحه همینطور منو توی بغلت گرفتی
+ خوب چی کار کنم....نمیتونم ازت جدا شم
با لحن کیوتی گفتی که بیخیال ظرف ها شد و به سمتت برگشت و محکم بغلت کرد و گونت رو بوسید
_ پس دلت میخواد کل روز رو توی بغلم باشی هوم ؟
آروم و کیوت و با لبخند سرت رو تکون دادی که اونم بلندت کرد و روی اپن گذاشتت
_ پس...دلت برای لبام هم تنگ شده هوم ؟
با خوشحالی سرت رو تکون دادی که لبخندی بهت زد و لباشو آروم روی لبات گذاشت و شروع کرد به بوسیدنت
۳۷.۷k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.