قصر یا دریا پارت۶
قصر یا دریا پارت۶
از زبان سونیک
بامفلیس از شهر خارج شدیم چند دقیقه که گذشت به یه جنگل ترسناک که پر از درختای عجیب بود رسیدیم قبل از جنگل یک پل بود که کنارش نوشته شده بود "ورود ممنوع "
من:ببخشید آقای مفلیس واقعا می تونیم بریم داخل جنگل
مفلیس :تونیازی نیست که به این چیزا فکر کنی فقط دنبالم بیا
بعد راه افتاد منم به حرفش گوش دادم و رفتم دنبالش
"چند ساعت بعد"
دیگه داشت پدرم در میومد خدا یا تا کی باید می رفتم:' ^ ':این جنگلم که معلوم نیست چه مرگشه خیلی ترسناکه داشتم وحیوانات عجیبی هم داره به دوربر نگاه می کردم که ...
مفلیس:رسیدیم
به جلوع نگاه کردم یه کاخ خیلی بزرگ بودو با شکوه و خیلی خیلی قدیمی-_-
من: واو چقدر بزرگه
مفلیس رفت و چند بار به در زربه زد
نمی دونم چرا هر بار که در می زد تمام بدنم می لرزید
یه خارپشت سبز درو باز کرد
مفلیس: برو داخل من دیگه باید برم و اصلا هم از این خانه بیر ون نیاین هیچ کدومتون
از زبان سونیک
بامفلیس از شهر خارج شدیم چند دقیقه که گذشت به یه جنگل ترسناک که پر از درختای عجیب بود رسیدیم قبل از جنگل یک پل بود که کنارش نوشته شده بود "ورود ممنوع "
من:ببخشید آقای مفلیس واقعا می تونیم بریم داخل جنگل
مفلیس :تونیازی نیست که به این چیزا فکر کنی فقط دنبالم بیا
بعد راه افتاد منم به حرفش گوش دادم و رفتم دنبالش
"چند ساعت بعد"
دیگه داشت پدرم در میومد خدا یا تا کی باید می رفتم:' ^ ':این جنگلم که معلوم نیست چه مرگشه خیلی ترسناکه داشتم وحیوانات عجیبی هم داره به دوربر نگاه می کردم که ...
مفلیس:رسیدیم
به جلوع نگاه کردم یه کاخ خیلی بزرگ بودو با شکوه و خیلی خیلی قدیمی-_-
من: واو چقدر بزرگه
مفلیس رفت و چند بار به در زربه زد
نمی دونم چرا هر بار که در می زد تمام بدنم می لرزید
یه خارپشت سبز درو باز کرد
مفلیس: برو داخل من دیگه باید برم و اصلا هم از این خانه بیر ون نیاین هیچ کدومتون
۷۸
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.