پارت ۲
پارت ۲
استاد شین : جونگ کوک
برو پیش ات بشین اونجا جا هست
ات : استاد حالا حتما باید پیش من مینشست ( جوری گفت فقط خودش بشنوه)
کوک اومد پیش ات نشست
کوک ی رفیقی به اسم کیم تهیونگ داشت که باهم تو ی دانشگاه بودن ولی اون با ته تو ی کلاس نبود
کوک وقتی کنار ات نشست دید بغل دستیش یه دختر زیبآ
فلش به یک هفته بعد
ویو کوک چند روزیه عاشق ات شدم و بلاخره میخوام امروز بهش اعتراف کنم
ویو ات
ی چند روزیه ی حسایی به کوک پیدا کردم ولی عاشقش نشدم
استاد شین : جونگ کوک
برو پیش ات بشین اونجا جا هست
ات : استاد حالا حتما باید پیش من مینشست ( جوری گفت فقط خودش بشنوه)
کوک اومد پیش ات نشست
کوک ی رفیقی به اسم کیم تهیونگ داشت که باهم تو ی دانشگاه بودن ولی اون با ته تو ی کلاس نبود
کوک وقتی کنار ات نشست دید بغل دستیش یه دختر زیبآ
فلش به یک هفته بعد
ویو کوک چند روزیه عاشق ات شدم و بلاخره میخوام امروز بهش اعتراف کنم
ویو ات
ی چند روزیه ی حسایی به کوک پیدا کردم ولی عاشقش نشدم
۴.۹k
۰۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.