آنگاه که کاندیداتوری «دکتر» به مصلحت نباشد، فرمان بازگشت
آنگاه که کاندیداتوری «دکتر» به مصلحت نباشد، فرمان بازگشت «مالک» از آستانۀ خیمۀ معاویه می رسد
✅ اینکه رهبری معظّم انقلاب در جلسۀ دیدار دکتر احمدی نژاد با ایشان،به دکتر فرموده باشند:«کاندیداتوری شما به مصلحت نیست»، بیش از هر چیز فرمان صفّینی امام علی علیه السّلام را به مالک تداعی می کند که ادامۀ حرکت تو به سمت خیمۀ معاویه به مصلحت نیست؛ بازگرد! مالک با خون دلی که از سینه اش موج می زد بازگشت تا شمشیر خیانت و بلاهت مارقین به غلاف برگردد مبادا اصل نظام و اساس ولایت در خطر افتد.
✅ «دکتر» هم مالک وار و دلخون بازخواهد گشت امّا نه اینکه از صفّین عازم نهروان شود، نه! اینبار همین بازگشت مالک برای سیه روی شدن و زمینگیر شدن و افول مارقین کفایت می کند. او باز می گردد تا آمادۀ نبرد نهایی با معاویه شود تا عملیّاتی را که «بی بصیرتی ها» در صفّین ناتمام گذارد تمام کند. دورۀ «پسابازگشت» بی تردید دوران جدیدی از شکوفایی بصیرتهای جناح مؤمن انقلابی برای نبرد آخر است. به نظرم در شرایط کنونی،عایدی فرهنگی بازگشت دکتر از عایدی سیاسی ماندن او در میدان پیش رو بسیار بیشتر و برای آیندۀ انقلاب اسلامی ضروری تراست.
✅ به شخصه از تکرار «ریاست جمهوری حسن روحانی» در غیاب احمدی نژاد نگرانی ندارم؛ معتقدم مصلحتی که رهبری انقلاب با دکتر درمیان گذاشت، عملا روند افول منحرفان و غربگرایان لانه کرده در جمهوری اسلامی را سرعت خواهد بخشید و به زمینۀ راهبردیِ خداحافظی همیشگی آنها از جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد. چنانچه، هیچ عاملی به اندازۀ مصلحت اندیشی هوشمندانۀ حضرت امام در «ارتقای بنی صدر به فرماندهی کلّ قوا» نتوانست از ماهیّت وابسته و ضدانقلابی بنی صدر و اعوان و انصارش پرده برداری کند و زمینۀ فرار آنها را از انقلاب اسلامی فراهم آورد.
✅ بودند کسانی در همان دوران تا به امام خُرده بگیرند که شما با این رویۀ تان عملا انقلاب را دودستی به ضدّانقلاب تقدیم میکنید. نامۀ تندی که هاشمی رفسنجانی در اعتراض به امام خمینی و مدارای ایشان با بنی صدر و جریان او نوشت از این جمله است؛ زیرا عقل تحلیل گر او یارای فهم عمق رفتار و راهبرد رهبری نبود؛مطالعۀ دوبارۀ این نامه را به اهالی جناح مؤمن انقلابی، خصوصا «فرزندان احمدی نژادی امام خامنه ای»-که در خون دل خوردن برای انقلاب و رهبری رکورد شکسته اند- توصیه می کنم
http://www.rajanews.com/news/34572
👈 هاشمی در همین نامه مسألۀ «ابهام در مواضع رهبری »را پیش می کشد و امام را بر سر آن تخطئه می کند:"به خاطر حفاظت از خط اسلامی انقلاب در صحنه میمانیم و از مشکلات، مخالفتها و تهمتها نمیهراسیم و به صلاحیت رهبری جنابعالی ایمان داریم، ولی تحمل ابهام در نظر رهبر برایمان مشکل است. مگر اینکه بفرمائید، همین ابهام صلاح است"
👈 هاشمی در همین نامه به امام می گوید که شما تحت تأثیر دیگرانید: "گاهی به ذهنم خطور میکند که تبلیغات و ادعاهای دیگران شما را تحت تأثیر قرار داده و قاطعیت و صراحت لازم را –که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده- در موارد فوقالذکر ضعیفتر از گذشته نشان میدهید، بسیاری از مردم هم متحیریند که چرا امام قاطع و صریح در این مسائل سرنوشتساز صراحت ندارد"
👈 هاشمی در همین نامه است که «خطر پیشروی بنی صدر»را مدام به رُخ امام می کشد:"ما پس از پیروزی آقای بنیصدر برای اینکه ایشان خیالش از جانب ما راحت باشد، ایشان را به ریاست شورای انقلاب برگزیدیم و به جنابعالی پیشنهاد نیابت فرماندهی کل قوای ایشان را دادیم که سریعاً تصمیم بگیرند و کار کنند، اما ایشان به اینها هم قانع نشد و مرتباً کمبودها را متوجه ما میکرد و میگفت: « من میخواهم کار کنم ولی نمیگذارند»، در مرکز قدرت بود و دیگران را مقصر معرفی میکرد و امروز هم میبینید نقش اقلیت مخالف را. پس چه باید کرد؟"
https://telegram.me/joinchat/CrEF5T-48V5LHzUQTJz_Fw
✅ اینکه رهبری معظّم انقلاب در جلسۀ دیدار دکتر احمدی نژاد با ایشان،به دکتر فرموده باشند:«کاندیداتوری شما به مصلحت نیست»، بیش از هر چیز فرمان صفّینی امام علی علیه السّلام را به مالک تداعی می کند که ادامۀ حرکت تو به سمت خیمۀ معاویه به مصلحت نیست؛ بازگرد! مالک با خون دلی که از سینه اش موج می زد بازگشت تا شمشیر خیانت و بلاهت مارقین به غلاف برگردد مبادا اصل نظام و اساس ولایت در خطر افتد.
✅ «دکتر» هم مالک وار و دلخون بازخواهد گشت امّا نه اینکه از صفّین عازم نهروان شود، نه! اینبار همین بازگشت مالک برای سیه روی شدن و زمینگیر شدن و افول مارقین کفایت می کند. او باز می گردد تا آمادۀ نبرد نهایی با معاویه شود تا عملیّاتی را که «بی بصیرتی ها» در صفّین ناتمام گذارد تمام کند. دورۀ «پسابازگشت» بی تردید دوران جدیدی از شکوفایی بصیرتهای جناح مؤمن انقلابی برای نبرد آخر است. به نظرم در شرایط کنونی،عایدی فرهنگی بازگشت دکتر از عایدی سیاسی ماندن او در میدان پیش رو بسیار بیشتر و برای آیندۀ انقلاب اسلامی ضروری تراست.
✅ به شخصه از تکرار «ریاست جمهوری حسن روحانی» در غیاب احمدی نژاد نگرانی ندارم؛ معتقدم مصلحتی که رهبری انقلاب با دکتر درمیان گذاشت، عملا روند افول منحرفان و غربگرایان لانه کرده در جمهوری اسلامی را سرعت خواهد بخشید و به زمینۀ راهبردیِ خداحافظی همیشگی آنها از جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد. چنانچه، هیچ عاملی به اندازۀ مصلحت اندیشی هوشمندانۀ حضرت امام در «ارتقای بنی صدر به فرماندهی کلّ قوا» نتوانست از ماهیّت وابسته و ضدانقلابی بنی صدر و اعوان و انصارش پرده برداری کند و زمینۀ فرار آنها را از انقلاب اسلامی فراهم آورد.
✅ بودند کسانی در همان دوران تا به امام خُرده بگیرند که شما با این رویۀ تان عملا انقلاب را دودستی به ضدّانقلاب تقدیم میکنید. نامۀ تندی که هاشمی رفسنجانی در اعتراض به امام خمینی و مدارای ایشان با بنی صدر و جریان او نوشت از این جمله است؛ زیرا عقل تحلیل گر او یارای فهم عمق رفتار و راهبرد رهبری نبود؛مطالعۀ دوبارۀ این نامه را به اهالی جناح مؤمن انقلابی، خصوصا «فرزندان احمدی نژادی امام خامنه ای»-که در خون دل خوردن برای انقلاب و رهبری رکورد شکسته اند- توصیه می کنم
http://www.rajanews.com/news/34572
👈 هاشمی در همین نامه مسألۀ «ابهام در مواضع رهبری »را پیش می کشد و امام را بر سر آن تخطئه می کند:"به خاطر حفاظت از خط اسلامی انقلاب در صحنه میمانیم و از مشکلات، مخالفتها و تهمتها نمیهراسیم و به صلاحیت رهبری جنابعالی ایمان داریم، ولی تحمل ابهام در نظر رهبر برایمان مشکل است. مگر اینکه بفرمائید، همین ابهام صلاح است"
👈 هاشمی در همین نامه به امام می گوید که شما تحت تأثیر دیگرانید: "گاهی به ذهنم خطور میکند که تبلیغات و ادعاهای دیگران شما را تحت تأثیر قرار داده و قاطعیت و صراحت لازم را –که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده- در موارد فوقالذکر ضعیفتر از گذشته نشان میدهید، بسیاری از مردم هم متحیریند که چرا امام قاطع و صریح در این مسائل سرنوشتساز صراحت ندارد"
👈 هاشمی در همین نامه است که «خطر پیشروی بنی صدر»را مدام به رُخ امام می کشد:"ما پس از پیروزی آقای بنیصدر برای اینکه ایشان خیالش از جانب ما راحت باشد، ایشان را به ریاست شورای انقلاب برگزیدیم و به جنابعالی پیشنهاد نیابت فرماندهی کل قوای ایشان را دادیم که سریعاً تصمیم بگیرند و کار کنند، اما ایشان به اینها هم قانع نشد و مرتباً کمبودها را متوجه ما میکرد و میگفت: « من میخواهم کار کنم ولی نمیگذارند»، در مرکز قدرت بود و دیگران را مقصر معرفی میکرد و امروز هم میبینید نقش اقلیت مخالف را. پس چه باید کرد؟"
https://telegram.me/joinchat/CrEF5T-48V5LHzUQTJz_Fw
۱.۷k
۰۲ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.