( پارت ۸ مافیا )
ا/ت ویو
رفتم واسه ۴ تا جونگکوک شیرموز خریدم .
داشتم میرفتم خونه که یه پسر اومد طرفم و گفت : هی خوشگله میخای بریم خونم خوش بگذرونیم .
ا/ت : نه والا دلم نمیخاد با گوهی مثل تو خوش بگذرونم .
پسره : هووووی چور جرئت میکنی با کیم تهیونگ اینطوری حرف بزنی .
___________________________________
ا/ت : همونطور که تو جرئت میکنی نزدیک من بیای .
تهیونگ : هه الان کسی نیست که بخواد نجاتت بده ... دلم تنبیه میخاد .
جونگکوک : هوووووی چطور جرئت میکنی به زن من نزدیک بشییییی ( داد )
تو ..... میخوری ...... کثافت ...... که به زن من نزدیک میشی .
( نویسنده : چه نویسنده ی خوبی دارید فوش های بد رو واستون سانسور کردم😔💅 )
ا/ت : جونگکوک هرچی فوش خار مادر بود بهش گفتی🗿💅
جونگکوک : عععععع . اون شیرموز چیه دستت ؟! ( ذوق )
ا/ت : عه عه به جا اینکه از من بپرسی حالت چطوره میگی اون شیرموزا چیه ؟! 😐
جونگکوک : برو بابااااا بزار باد بیاد باباااااا .
ا/ت : برو گمشو بابااااا .
جونگکوک : بیا بریم خونه .
ا/ت : باشه .
_________________________________________
( بعد از ۱۰ مین رسیدن خونه )
جونگکوک : راستی بیبی گرل واست تنبیه دارم .
ا/ت : هووووی تو چتهههههه ؟!
جونگکوک ا/ت رو براید استایل بقلش کرد و گذاشت رو تخت .
جونگکوک : تنهایی رفتی بیرون پس باید تنبیه بشی ...
جونگکوک لباس ا/ت و خودشو در آورد و اول شروع کرد به بوسیدن وحشیانه ی ا/ت و ا/ت هم هماهنگ میکرد که جونگکوک از لب هاش دست کشید و رفت سراغ گردنش و رو گردنش مارک میذاشت .... بعد از ۳ مین از گردنش دل کند و رفت سراغ سینه هاش با یکی باز میکرد و اون یکی رو میخورد....
جونگکوک : داگ استایل شو .
ا/ت داگ استایل شد و جونگکوک آروم واردش کرد ... و گذاشت عادت کنه ... بعد شروع به ضربه زدن کرد ....
رفتم واسه ۴ تا جونگکوک شیرموز خریدم .
داشتم میرفتم خونه که یه پسر اومد طرفم و گفت : هی خوشگله میخای بریم خونم خوش بگذرونیم .
ا/ت : نه والا دلم نمیخاد با گوهی مثل تو خوش بگذرونم .
پسره : هووووی چور جرئت میکنی با کیم تهیونگ اینطوری حرف بزنی .
___________________________________
ا/ت : همونطور که تو جرئت میکنی نزدیک من بیای .
تهیونگ : هه الان کسی نیست که بخواد نجاتت بده ... دلم تنبیه میخاد .
جونگکوک : هوووووی چطور جرئت میکنی به زن من نزدیک بشییییی ( داد )
تو ..... میخوری ...... کثافت ...... که به زن من نزدیک میشی .
( نویسنده : چه نویسنده ی خوبی دارید فوش های بد رو واستون سانسور کردم😔💅 )
ا/ت : جونگکوک هرچی فوش خار مادر بود بهش گفتی🗿💅
جونگکوک : عععععع . اون شیرموز چیه دستت ؟! ( ذوق )
ا/ت : عه عه به جا اینکه از من بپرسی حالت چطوره میگی اون شیرموزا چیه ؟! 😐
جونگکوک : برو بابااااا بزار باد بیاد باباااااا .
ا/ت : برو گمشو بابااااا .
جونگکوک : بیا بریم خونه .
ا/ت : باشه .
_________________________________________
( بعد از ۱۰ مین رسیدن خونه )
جونگکوک : راستی بیبی گرل واست تنبیه دارم .
ا/ت : هووووی تو چتهههههه ؟!
جونگکوک ا/ت رو براید استایل بقلش کرد و گذاشت رو تخت .
جونگکوک : تنهایی رفتی بیرون پس باید تنبیه بشی ...
جونگکوک لباس ا/ت و خودشو در آورد و اول شروع کرد به بوسیدن وحشیانه ی ا/ت و ا/ت هم هماهنگ میکرد که جونگکوک از لب هاش دست کشید و رفت سراغ گردنش و رو گردنش مارک میذاشت .... بعد از ۳ مین از گردنش دل کند و رفت سراغ سینه هاش با یکی باز میکرد و اون یکی رو میخورد....
جونگکوک : داگ استایل شو .
ا/ت داگ استایل شد و جونگکوک آروم واردش کرد ... و گذاشت عادت کنه ... بعد شروع به ضربه زدن کرد ....
۲۳.۷k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.