تاریک
فیک
پارت 10
ویو چانگ می
در حال خوردن صبحانه بودم و با قیافه ای متفکر به صندلی های خالی
جونگ کوک و انیونگ نگاه می کردم
با دیدن اون دو تا که داشتن از پله پایین میومدن غذا پرید تو گلوم
با یه پس گردنی از طرف چا اون وو( حال ندارم می نویسم چا او)
به خودم اومدم
«ندید بدید.... زرافه میدیدی چیکار می کردی؟
*کوفت، به چه حقی زدی پس گردنم
«به حق خفه نشدنت
*مرض وایسا ببینم
«ایناش.. تونستی منو بگیر
ویو انیونگ
از فرصت استفاده کردم و تا رفتن رو صندلیاشون پونز گذاشتم
یه قاتل همیشه باید مجهز باشه
نشسته بودیم که ات فضول پرسید
/اون بالا چیکار می کردین
-کوفت و چیکار میکردیم. اش هم میزدیم حاجاتمون براورده بشه
/نه.... ناموسا
-کوفت. چارتا مدرک بود داشتم برسی میکردم
/چه مدرکی؟
با خونی که از گوشش میریخت گفت :من خفه میشم
-بایدم بشی . از زیر گوشت رد شد وگرنه دفعه دیگه صاف میزنم تو مغزت
بهترین نشونه گیری.
ویو کوک
بلند شدم و چاقو رو از تو دیوار دراوردم و دادمش به انیونگ
+آدم باش
-هوف
رفتم طبقه بالا
پرش زمانی 2 ساعت بعد
با دیدن پیام روی لپتاپم فهمیدم ماموریت بعدیمون چیه
جالب بود
پارت 10
ویو چانگ می
در حال خوردن صبحانه بودم و با قیافه ای متفکر به صندلی های خالی
جونگ کوک و انیونگ نگاه می کردم
با دیدن اون دو تا که داشتن از پله پایین میومدن غذا پرید تو گلوم
با یه پس گردنی از طرف چا اون وو( حال ندارم می نویسم چا او)
به خودم اومدم
«ندید بدید.... زرافه میدیدی چیکار می کردی؟
*کوفت، به چه حقی زدی پس گردنم
«به حق خفه نشدنت
*مرض وایسا ببینم
«ایناش.. تونستی منو بگیر
ویو انیونگ
از فرصت استفاده کردم و تا رفتن رو صندلیاشون پونز گذاشتم
یه قاتل همیشه باید مجهز باشه
نشسته بودیم که ات فضول پرسید
/اون بالا چیکار می کردین
-کوفت و چیکار میکردیم. اش هم میزدیم حاجاتمون براورده بشه
/نه.... ناموسا
-کوفت. چارتا مدرک بود داشتم برسی میکردم
/چه مدرکی؟
با خونی که از گوشش میریخت گفت :من خفه میشم
-بایدم بشی . از زیر گوشت رد شد وگرنه دفعه دیگه صاف میزنم تو مغزت
بهترین نشونه گیری.
ویو کوک
بلند شدم و چاقو رو از تو دیوار دراوردم و دادمش به انیونگ
+آدم باش
-هوف
رفتم طبقه بالا
پرش زمانی 2 ساعت بعد
با دیدن پیام روی لپتاپم فهمیدم ماموریت بعدیمون چیه
جالب بود
۲.۱k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.