فیک:زیبایی(part4)
یک ماه بعد
ویو ا.ت
من الان کاملا ارایش کردن رو بلدم و خوشگل شدم و روتین پوستی انجام میدم و کلا بدون ارایش معمولی هستم نه زشت نه خوشگل♥️
توی این یک ماه مشغول مرتب کردن خونه بودیم و اینا...
امروز قرارع دیگه برم مدرسه لباس فرم رو پوشیدم(اسلاید بعدی)
رفتم مدرسه وقتی داشتم راه میرفتم همه تعجب کردن
!!:وایییییی خدایاا چه قدر خوشگلهههه
ا.ت:یعنی اونقدر خوشگلم که تعجب کردن🫢
رفتم دفتر مدیر و همه چیو بهش گفتم
مدیر:ایرادی ندارع ا.ت جان..میتونی بری سر کلاس
ویو کوک
رفتم دفتر مدیر یه دختره تازه اومده بود
کوک:اقا مدی..
مدیر:کوک جان بیا ا.ت رو ببر سر کلاس خودت ا.ت توی کلاس شماست برو پسر خوب☺️
کوک:باشه(سرد)
ویو ا.ت
رفتم دنبال اون پسره قیافش برام اشنا بود ولی ولش کن
رفتم توی کلاس پامو توی کلاس گذاشتم همه بهم نگاه کردن و بعد....
همه ی کلاس: وایییییییییییییی چه قدر خوشگلیییییی خوش اومدییییی
ا.ت:از خجالت اب شدم رفتم روی زمین ولی خوشحال هم بودم🫠
نشستم سر میز و معلم اومد
معلم:خب بچه ها دانش آموز جدید داریم بیا خودتو معرفی کن
رفتم و خودمو معرفی کردم
ا.ت:سلام من ا.ت هستم و ۱۸ سالمه☺️
بچه ها:خیلی خوشگلی هووووووو(داد😂)
با لبخند رفتم نشستم
کلاس تموم و زنگ تفریح شد
یهو دختری که جلوم بود
اومد گفت:ا.ت من سوآ خستم میای با هم دوست شیم؟
ا.ت:حتماا
یهو یه دختره ی دیگه اومد
سوجین: سلام ا.ت من سوجین هستم دوست جدیدت😂☺️سوآ هم خیلی پرحرفه باید عادت کنی😂
ا.ت:نه بابا خیلی هم دختر خوبیه☺️☺️
مدرسه تموم شد
خیلی خوشحال بودم روز اول مدرسه کل کلاس دوستم بودننن عرررررر(خر ذوق😂)
تمام✨✨
دو پارت مونده تا شرط گذاشتن پس اگه اینا رو هم حمایت کنین ممکنه شرطا کم بشن
❤️🔥❤️🔥❤️🔥
ویو ا.ت
من الان کاملا ارایش کردن رو بلدم و خوشگل شدم و روتین پوستی انجام میدم و کلا بدون ارایش معمولی هستم نه زشت نه خوشگل♥️
توی این یک ماه مشغول مرتب کردن خونه بودیم و اینا...
امروز قرارع دیگه برم مدرسه لباس فرم رو پوشیدم(اسلاید بعدی)
رفتم مدرسه وقتی داشتم راه میرفتم همه تعجب کردن
!!:وایییییی خدایاا چه قدر خوشگلهههه
ا.ت:یعنی اونقدر خوشگلم که تعجب کردن🫢
رفتم دفتر مدیر و همه چیو بهش گفتم
مدیر:ایرادی ندارع ا.ت جان..میتونی بری سر کلاس
ویو کوک
رفتم دفتر مدیر یه دختره تازه اومده بود
کوک:اقا مدی..
مدیر:کوک جان بیا ا.ت رو ببر سر کلاس خودت ا.ت توی کلاس شماست برو پسر خوب☺️
کوک:باشه(سرد)
ویو ا.ت
رفتم دنبال اون پسره قیافش برام اشنا بود ولی ولش کن
رفتم توی کلاس پامو توی کلاس گذاشتم همه بهم نگاه کردن و بعد....
همه ی کلاس: وایییییییییییییی چه قدر خوشگلیییییی خوش اومدییییی
ا.ت:از خجالت اب شدم رفتم روی زمین ولی خوشحال هم بودم🫠
نشستم سر میز و معلم اومد
معلم:خب بچه ها دانش آموز جدید داریم بیا خودتو معرفی کن
رفتم و خودمو معرفی کردم
ا.ت:سلام من ا.ت هستم و ۱۸ سالمه☺️
بچه ها:خیلی خوشگلی هووووووو(داد😂)
با لبخند رفتم نشستم
کلاس تموم و زنگ تفریح شد
یهو دختری که جلوم بود
اومد گفت:ا.ت من سوآ خستم میای با هم دوست شیم؟
ا.ت:حتماا
یهو یه دختره ی دیگه اومد
سوجین: سلام ا.ت من سوجین هستم دوست جدیدت😂☺️سوآ هم خیلی پرحرفه باید عادت کنی😂
ا.ت:نه بابا خیلی هم دختر خوبیه☺️☺️
مدرسه تموم شد
خیلی خوشحال بودم روز اول مدرسه کل کلاس دوستم بودننن عرررررر(خر ذوق😂)
تمام✨✨
دو پارت مونده تا شرط گذاشتن پس اگه اینا رو هم حمایت کنین ممکنه شرطا کم بشن
❤️🔥❤️🔥❤️🔥
۷.۰k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.