پارت ۱۰ عشق بیین ۴ نفر💋💋💋💋❤❤❤❤
از زبون جیمین:داشتم خواب خوبی میدیم که یا صدای نامجون بلند شدم( بچه هه نامجون وجیمین باهم تو یه خونه هستن)
بلند شدم استرس داشتم چون فکر میکردم امروز بدی خواهد افتاد دلشوره داشتم
در دانشگاه
از زبان نامجون: امروز صبح وقتی که وقتی جیمینو بلند کردم حاضر صدم بربم دانشگاه که تو راه بون و پائو دیدم . باجیمین رفتیم سمتشون و بایون داشتم حزف میزدم که پائو .فت جیمین کجای
پائو :نامجون جیمین کجاس نامجون هم اینجا بود الان رفت یون:پائو نیخوای بری پیشش پائو: فکرخوبیه من رفتم خدافظ نامجون و یون:خدافظط
از زبان کوون :تو راه داشتم میرفتم که دیدم حیمینو و گفتن وایسه
کوون:جیمین جیمین وایسا جیمین:بله حرفتو بزن کوون :شنیدم با پائو رلی اره؟
جیمین:اره وقرارا نامزدم هم بشه
کوون :من به تو علاقه دارم واگه نتو بنبوسی اون دوست دختره عزیزم میمیره
جیمین:هه تو به چه جرعت اینو میگی 😏
دلت میخواد بمیری اره😡(بادادا) کوون :ازم گفتن بود اگه نمیخوای دوس دختره عزیزتو بکشم این کارو انجام بده خدافظ
جیمین: وایسا 😔 کوون: بله جیمین :باشه 😔
از زبون جیمین : کوون منو تهدید کرد که اگه نبوسمش پائو میکشه برای منم چاره نداشتم بوسیدنش که پائو دیدیم و که باقیافه بهت زده نگاهم میکنه وبعد با بغض از اونجا رفت و منم تا دیدیمش دویدم سمتش که دیدم داره گریه میکنه
رفتم سمتش و گفتم. جیمین:پائوپائو: خفشو چی میخوای هااااا ( باداد وبغض)
سوتفاهم بود
پائو : عه مدرک داری ؟😔🥺🥺جیمین :اره پائو : کو ببینمش
فلش بک قبل :از زبون جیمین وقتی یون صدام زدم فعمیدم میخواد چیکلر کنه برای همین گدشیم رو حالت ظبط گذاشتم و همین طور دوربین روشن کردم و قایمش کردم یجایی که عنصدا وهم تصویر پیدا باشه پایان فلش بک جیمین : ویدیو هم صدا رو نشونش دادم پائو ببین من بهت خیانت نکردم ببین ......
ادادنشو ساعت ۸:۳۰میزارم و پارت بعد پارت اخره چون میخوام از جیمین یکوانشات خون اشامی بزارم
بلند شدم استرس داشتم چون فکر میکردم امروز بدی خواهد افتاد دلشوره داشتم
در دانشگاه
از زبان نامجون: امروز صبح وقتی که وقتی جیمینو بلند کردم حاضر صدم بربم دانشگاه که تو راه بون و پائو دیدم . باجیمین رفتیم سمتشون و بایون داشتم حزف میزدم که پائو .فت جیمین کجای
پائو :نامجون جیمین کجاس نامجون هم اینجا بود الان رفت یون:پائو نیخوای بری پیشش پائو: فکرخوبیه من رفتم خدافظ نامجون و یون:خدافظط
از زبان کوون :تو راه داشتم میرفتم که دیدم حیمینو و گفتن وایسه
کوون:جیمین جیمین وایسا جیمین:بله حرفتو بزن کوون :شنیدم با پائو رلی اره؟
جیمین:اره وقرارا نامزدم هم بشه
کوون :من به تو علاقه دارم واگه نتو بنبوسی اون دوست دختره عزیزم میمیره
جیمین:هه تو به چه جرعت اینو میگی 😏
دلت میخواد بمیری اره😡(بادادا) کوون :ازم گفتن بود اگه نمیخوای دوس دختره عزیزتو بکشم این کارو انجام بده خدافظ
جیمین: وایسا 😔 کوون: بله جیمین :باشه 😔
از زبون جیمین : کوون منو تهدید کرد که اگه نبوسمش پائو میکشه برای منم چاره نداشتم بوسیدنش که پائو دیدیم و که باقیافه بهت زده نگاهم میکنه وبعد با بغض از اونجا رفت و منم تا دیدیمش دویدم سمتش که دیدم داره گریه میکنه
رفتم سمتش و گفتم. جیمین:پائوپائو: خفشو چی میخوای هااااا ( باداد وبغض)
سوتفاهم بود
پائو : عه مدرک داری ؟😔🥺🥺جیمین :اره پائو : کو ببینمش
فلش بک قبل :از زبون جیمین وقتی یون صدام زدم فعمیدم میخواد چیکلر کنه برای همین گدشیم رو حالت ظبط گذاشتم و همین طور دوربین روشن کردم و قایمش کردم یجایی که عنصدا وهم تصویر پیدا باشه پایان فلش بک جیمین : ویدیو هم صدا رو نشونش دادم پائو ببین من بهت خیانت نکردم ببین ......
ادادنشو ساعت ۸:۳۰میزارم و پارت بعد پارت اخره چون میخوام از جیمین یکوانشات خون اشامی بزارم
۱۰.۱k
۱۰ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.