جونگکوک: نمیخوام بزنم تو ذوق ات اما به عمارتتون حمله کردن
جونگکوک: نمیخوام بزنم تو ذوق ات اما به عمارتتون حمله کردن
ات: کی(بیخیال)
جونگکوک: سانگ یو
ات: سانگ یو؟ هه فکر کرده میتونه نینا رو. شکست بده بدبخ
میریم عمارت
جونگکوک: مگ نینا نیست
ات: چرا هست اما ممکنه اتفاقی بیوفته
جونگکوک: اوک
ات.و کوک سوار موتور هاشون شدن وراهی عمارت ات شدن
(جونگکوک گفت متورش رو براش بیارن)
ات وایستاد
جونگکوک: دیوانه چرا وایستادی
ات: میخوام ببینم چی میشه
جونگکوک: اوووکی
خلاصه: هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد سانگ یو به دست نینا کوشته شد😂
و ات وارد عمارت خودش شد
خودش رو به شدت بر روی تخت پروند و دست هایش رو باز کرد موهاش پخش پلا شده بودن
بعد از 1 سال وارد عمارت خودش شد
تا ساعت 4 صبح بیدار بود و قطعا گشنه اش شده بود موهاش به هم ریخته شده بود زیر چشماش گود افتاد بود لباسی سفید برای خواب پوشیده بود و ناگهان پسری رو دید که وحشت کرده پسر کسی نبود جز تهیونگ(خداوکیلی انتظار داشتی بگم جونگکوک)
تهیونگ: یاحضرت عباااااس اینچه وضعیته
ات: نکنه انتظار دازی ساعت 4 صبح بیدار شم موهام لخت باشه عین ادم باشم معلومه ساعت 4 صبح ادم شبیه جن میمونه
جونگکوک از پله ها اومد پایین و اونم ترسید
ات: ای درد ای کوفت مرض هی هرکی میاد میترسه عههه
جونگکوک: این چیه تهیونگ با جن ها ریختی روهم
ات: کی(بیخیال)
جونگکوک: سانگ یو
ات: سانگ یو؟ هه فکر کرده میتونه نینا رو. شکست بده بدبخ
میریم عمارت
جونگکوک: مگ نینا نیست
ات: چرا هست اما ممکنه اتفاقی بیوفته
جونگکوک: اوک
ات.و کوک سوار موتور هاشون شدن وراهی عمارت ات شدن
(جونگکوک گفت متورش رو براش بیارن)
ات وایستاد
جونگکوک: دیوانه چرا وایستادی
ات: میخوام ببینم چی میشه
جونگکوک: اوووکی
خلاصه: هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد سانگ یو به دست نینا کوشته شد😂
و ات وارد عمارت خودش شد
خودش رو به شدت بر روی تخت پروند و دست هایش رو باز کرد موهاش پخش پلا شده بودن
بعد از 1 سال وارد عمارت خودش شد
تا ساعت 4 صبح بیدار بود و قطعا گشنه اش شده بود موهاش به هم ریخته شده بود زیر چشماش گود افتاد بود لباسی سفید برای خواب پوشیده بود و ناگهان پسری رو دید که وحشت کرده پسر کسی نبود جز تهیونگ(خداوکیلی انتظار داشتی بگم جونگکوک)
تهیونگ: یاحضرت عباااااس اینچه وضعیته
ات: نکنه انتظار دازی ساعت 4 صبح بیدار شم موهام لخت باشه عین ادم باشم معلومه ساعت 4 صبح ادم شبیه جن میمونه
جونگکوک از پله ها اومد پایین و اونم ترسید
ات: ای درد ای کوفت مرض هی هرکی میاد میترسه عههه
جونگکوک: این چیه تهیونگ با جن ها ریختی روهم
۳.۷k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.