پارت ۷۹ Blood moon
پارت ۷۹ Blood moon
سریع دوییدم و پشت جونگکوک پناه گرفتم و از پشت بلوزشو تو دستم گرفتم
دوستای پسره اومدن و با جونگکوک درگیر شدن
بعد چند دقیقه که دیدن نمیتونن مبارزه کنن بعد چندتا فحش رکیک ازمون دور شدن
از بینی جونگکوک داشت خون میومد
سریع از تو جیبم دستمال برئاشتم و خون دماغشو باهاش پاک کردم
هق هقم تموم نمیشد جونگکوک رو نیمکت نشسته بود و منم روبه روش زانو زده بودم
کوک:سه ساکت باش سرم و بردی
سریع دوییدم و پشت جونگکوک پناه گرفتم و از پشت بلوزشو تو دستم گرفتم
دوستای پسره اومدن و با جونگکوک درگیر شدن
بعد چند دقیقه که دیدن نمیتونن مبارزه کنن بعد چندتا فحش رکیک ازمون دور شدن
از بینی جونگکوک داشت خون میومد
سریع از تو جیبم دستمال برئاشتم و خون دماغشو باهاش پاک کردم
هق هقم تموم نمیشد جونگکوک رو نیمکت نشسته بود و منم روبه روش زانو زده بودم
کوک:سه ساکت باش سرم و بردی
۶.۹k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.