Mafia band JK 6
Partsix 6
فیک جونگ کوک...
بعد از کمی مکث، جوابش و گرفت...
_جونگکوک...
+او... پس جی کی مخفف اسمته...
+چیزی از قاتل سریالی چند چهره میدونی؟ اخه تاحالا ندیدم کسی بخواد نمادشو تتو بزنه...
سوالاش زیاد شخصی بود... تو برنامشم نبود همچین چیزی بپرسه... ولی یکم بیش از حد کنجکاو شده بود...
_چند سال پیش، دیدمش... هیچکس نمیدونه... اون ی دختره...
برای لحظه ای لنی شروع کرد ب سرفه کردن... صورتش همرنگ گچ شده بود... هم واسش عجیب بود ک بهش اعتماد کرده بود و درمورد قاتلی ک همه دنبالشن گفته بود...
+ببخشید ببخشید...
دوباره شروع کرد ب ادامه دادن کارش.... ولی دیگ نتونست تحمل کنه و سوالشو پرسید...
+چطور همچین چیزیو بهم گفتی؟...
_تو کاری از دستت برنمیاد...
جواباش بلافاصله بود... انگار از قبل میدونست لنی چی میپرسه...
+خب-... مهم نیست...
_اسمت چیه...
+لنی
_قیافت خیلی برام اشناست...
+فکر نمیکنم تو عمرم رییس مافیا دیده باشم...
لنی ویو
با خندش نزدیک بود گند بزنم تو تتوش... دلم میخواست موهاشو بکشم ولی الان وقتش نبود... ب موقش دونه دونه موهاش و ا ریشه میکشیدممم
+نیاز نیست انقدر تکون بخوریییی
با دستش محکم بازوهامو گرفت تا تکون نخورم...
_مشکل از من نیست تو یکم زیادی شلی...
انقد زود داشت صمیمی میشد؟ جلل خالق... رییس مافیا و انقد لوس بازی؟...
وقتی کارش تموم شد خواست پاشه ولی مثل اینکه جونگکوک نمیخواست دستشو برداره...
+کارم تموم شد... دستتو برمیداری؟
_تموم؟ هنوز روغن نزدی... پمادم نزدی..
+ببخشید ولی خودتم دوتا دست داری...
_دستم بنده (🗿🗿🗿)
فیک جونگ کوک...
بعد از کمی مکث، جوابش و گرفت...
_جونگکوک...
+او... پس جی کی مخفف اسمته...
+چیزی از قاتل سریالی چند چهره میدونی؟ اخه تاحالا ندیدم کسی بخواد نمادشو تتو بزنه...
سوالاش زیاد شخصی بود... تو برنامشم نبود همچین چیزی بپرسه... ولی یکم بیش از حد کنجکاو شده بود...
_چند سال پیش، دیدمش... هیچکس نمیدونه... اون ی دختره...
برای لحظه ای لنی شروع کرد ب سرفه کردن... صورتش همرنگ گچ شده بود... هم واسش عجیب بود ک بهش اعتماد کرده بود و درمورد قاتلی ک همه دنبالشن گفته بود...
+ببخشید ببخشید...
دوباره شروع کرد ب ادامه دادن کارش.... ولی دیگ نتونست تحمل کنه و سوالشو پرسید...
+چطور همچین چیزیو بهم گفتی؟...
_تو کاری از دستت برنمیاد...
جواباش بلافاصله بود... انگار از قبل میدونست لنی چی میپرسه...
+خب-... مهم نیست...
_اسمت چیه...
+لنی
_قیافت خیلی برام اشناست...
+فکر نمیکنم تو عمرم رییس مافیا دیده باشم...
لنی ویو
با خندش نزدیک بود گند بزنم تو تتوش... دلم میخواست موهاشو بکشم ولی الان وقتش نبود... ب موقش دونه دونه موهاش و ا ریشه میکشیدممم
+نیاز نیست انقدر تکون بخوریییی
با دستش محکم بازوهامو گرفت تا تکون نخورم...
_مشکل از من نیست تو یکم زیادی شلی...
انقد زود داشت صمیمی میشد؟ جلل خالق... رییس مافیا و انقد لوس بازی؟...
وقتی کارش تموم شد خواست پاشه ولی مثل اینکه جونگکوک نمیخواست دستشو برداره...
+کارم تموم شد... دستتو برمیداری؟
_تموم؟ هنوز روغن نزدی... پمادم نزدی..
+ببخشید ولی خودتم دوتا دست داری...
_دستم بنده (🗿🗿🗿)
۸.۴k
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.