تپش قلب پارت ۶۰
رفتیم بیرون دوییدیم اومد بغلم کرد منم بغلش کردم کوک:آخخخ دیدی اینم تموم شد من:اصلا فکرشم نمیکردم قبول کنه آخه تو یه آیدولی کوک:درسته ولی خوب شد من:اوهوم کوک:بریم خونه من:بریم رفتیم خونه اینه بز خسته بودیم رفتیم تو کوک:یورا من:جونم کوک:من میرم حموم من:باشه برو رفت حموم (حالا نگاه کنید فقط😐😂😂😂) یه دقیقه نشد جونگ کوک داد زد کوک:ععععععع من:جونگ کوک چیه کوک:آب خراب شد(عب نداره بدنتو دیده تشنج کرده😐😂😂😂🤣) من:الان چیکار کنم همون در و باز کرد دسته منو گرفت برد تو حموم درم بست خیس شدم چسبوندم تو دیوار لخت بود نه کامل من:جونگ کوک کوک:داری تحریک میشی😈 من:خیلی کوک:واقعا من:آره دستشو برد سمت دکمه لباسم بازش کرد تا آخر بعد از سمت شونم در آورد لباسمو و پرت کرد بیرون از حموم رفت سمت شلوارم دستشو گرفتم من:خودم در میارم شلوارمو در آوردم و اونم انداختم بیرون حالا هردومون لخت بودیم از فکم تا گردنمو زبون زد رفت پایین تر سمت سینه هام بوسید روشو بدنشو به بدنم میمالید دوتا دستاشو دور کمرم حلقه کرد منم دور گردنش اومد لباشو محکم چسبوند به لبام و لبامو میبوسید لبام خیس شده بود دیگه نیازی به خیس کردن نبود میبوسید و گاز میگرفت گردنشو میمالیدم انگوشتمو تو موهاش کردم دستمو بردم موهامو زدم بالا سرشو تو گردنم برد و گاز گرفت دوباره لبامو بوسید دستمو برد بالای بالای کمرش همون پایین گردنش میمالیدم اونم موهامو میمالید و کمرمم میمالید رفت عقب سرمو گرفت بالا گلومو میبوسید رفت پایین تر اونجارم بوسید بلندم کرد پاهامو دور کمرش حلقه کردم همونجوری همو میبوسیدیم موهامون خیس شده بود خودم خیس خالی شدم دوتا دستامو رو صورتش گذاشتم و یکم از صورتش فاصله گرفتم کوک:خوشمزه من:تو دیوونه ای کوک:تقصیر خودت تو دیوونم کردی الان نمیدونی اینه سگ روانیتم بیبی من:امشب خیلی ددی شدیا کوک:میخوای تحریک کنی من:چطور تو بکنی من نکنم دوباره لبای همو بوسیدیم دیگه آوردم پایین و جدا شدیم کوک:موهامو بشور من:باشه شامپو گرفتم زدم رو سرش موهاشو میمالیدم کوک:آخی من:خوبه کوک:عالیه بعد موهاشو شستم خودشم دست میکشید کوک:مرسی دستمو گرفت بوسیدش من:اوفف جونگ کوک من برم بیرون زیاد تو حموم بمونم نفسم میگیره کوک:خوبی الان من:آره برم بیرون کوک:برو رفتم بیرون حولمو تنم کردم تا سرما نخورم
۱۶.۷k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.