رمان پارت 8
حامی:خب اول موهامو گوجه کنم
اوکی کرم پودر یادم نره
خب لباس تیشرت مشکی
با شلوار نیم بگ زغالی
و کفش مشکی و کرمی مانند
عالی میشه
خب بریم
دوش بگیریم و حاضرشیم
-----------------------------------------------
حامی:خب دی گه ساعت 8 بر یم دنبال ثنا
با استایلی که زدم عاشقم میشه
یه زنگ بزنم بهش
الو ؟
ثنا : سلام حامی
حامی : حاضری دارم میام دنبالت
ثنا : اره حاضرم منتظرتم
حامی:باشه پس فعلا
خب برم که دیرم نشه
---------------------------------------
حامی:سلام خوبی؟
ثنا : اره مرسی
خب بریم کدوم رستوران ؟
بریم رستوران گردان برج میلاد ؟
حامی: اره اوکیه
---------------------------------------------------
حامی:چی سفارش میدی من ..................
ثنا:منم ..................
حامی:اوکی ببخشید اقا میشه یدونه از ........و از ......... میخوایم
کارکن رستوران : بله چشم نوشیدنی میل ندارین؟
حامی :نوشابه کوکاکولا میخوام
ثنا : منم از همون
کارکن رستوران : بله چشم
حامی:خب مامانت چیزی نگفت که چطور رل شدیم و اینطور چیزا؟
ثنا : نه فقط پرسید اوکین منظور رابطون چطوره منم گفتم اوکیم
حامی:اها گرفتم
راستی از کسیکه دوستش داشتی چه خبر بهش گفتی ؟
ثنا:چی رو گفتم ؟
حامی: همین رابطمونو دیگه ؟
ثنا : دیگه ازش خوشم نمیاد راستش باهاش بهم زدم
حامی:اها سر چی؟
ثنا : بهم خیانت کرد واس همون (همش دروغه )
حامی : اوکیه حالا میخوای چی کار کنی:
ثنا : حال نمیدونم
ولی بهت خبر میدم منظور
حامی:اوکیه مشکلی نیست
.....................................................
ادامه دارد ...................
چطور بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
#حامیم#طولانی ترین شب زندگیم
اوکی کرم پودر یادم نره
خب لباس تیشرت مشکی
با شلوار نیم بگ زغالی
و کفش مشکی و کرمی مانند
عالی میشه
خب بریم
دوش بگیریم و حاضرشیم
-----------------------------------------------
حامی:خب دی گه ساعت 8 بر یم دنبال ثنا
با استایلی که زدم عاشقم میشه
یه زنگ بزنم بهش
الو ؟
ثنا : سلام حامی
حامی : حاضری دارم میام دنبالت
ثنا : اره حاضرم منتظرتم
حامی:باشه پس فعلا
خب برم که دیرم نشه
---------------------------------------
حامی:سلام خوبی؟
ثنا : اره مرسی
خب بریم کدوم رستوران ؟
بریم رستوران گردان برج میلاد ؟
حامی: اره اوکیه
---------------------------------------------------
حامی:چی سفارش میدی من ..................
ثنا:منم ..................
حامی:اوکی ببخشید اقا میشه یدونه از ........و از ......... میخوایم
کارکن رستوران : بله چشم نوشیدنی میل ندارین؟
حامی :نوشابه کوکاکولا میخوام
ثنا : منم از همون
کارکن رستوران : بله چشم
حامی:خب مامانت چیزی نگفت که چطور رل شدیم و اینطور چیزا؟
ثنا : نه فقط پرسید اوکین منظور رابطون چطوره منم گفتم اوکیم
حامی:اها گرفتم
راستی از کسیکه دوستش داشتی چه خبر بهش گفتی ؟
ثنا:چی رو گفتم ؟
حامی: همین رابطمونو دیگه ؟
ثنا : دیگه ازش خوشم نمیاد راستش باهاش بهم زدم
حامی:اها سر چی؟
ثنا : بهم خیانت کرد واس همون (همش دروغه )
حامی : اوکیه حالا میخوای چی کار کنی:
ثنا : حال نمیدونم
ولی بهت خبر میدم منظور
حامی:اوکیه مشکلی نیست
.....................................................
ادامه دارد ...................
چطور بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
#حامیم#طولانی ترین شب زندگیم
۳.۱k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.