وقتی برای جلسه خواستگاری میان خونه تون
وقتی برای جلسه خواستگاری میان خونه تون...
درخواستی
------------------------
نامی
نامی:ولی اگه ریدم تیپم خوب بود نه؟
با چشم غره بهش نگاه کردی و دندوناتو به هم فشار دادی ...
چیزی نشده بابا نگران نشید نامجون برای اینکه با پدر ا/ت صمیمیت پیدا کنه با چایی داغ تو دستش اومد طبق رسم ایرانی اروم بزنه به شونه ی پدر ا/ت ولی پاش به مبل گیر کرد و الان پدر ا/ت جزو جانباز های سوختگی 20 درصد جنگ تحمیلی در ناحیه ی رون پا میباشد
ا/ت:فقط شانس بیار بابام نظرش عوض نشده باشه نامی ...وگرنه دهن جفتمون سرویسه..
-------------------------
جین
ا/ت:مامان جان ..مامان....ممااااااامااااااااننننن
مامانت:چه مرگته ذلیل مرده....
جین اروم دم گوشت میگه: فوش داد؟
ا/ت اروم میخنده:نبابا فوش چیه چاگیا ...داره میگه چ داماد قند عسلی اوردی برامون..
مامانت:اره اره راست میگه ماشالله چشم نخوری پسرم...میگم تو فامیلات پسر دیگه ای هم تصمیم ازدواج داره؟یه برادری ؟پسرعمویی ک شبیه خودت باشه..
پدرت:خجالت بکش من اینجا نشستم...بداموزی داره جلو داماد جدید...
جین:جانممم؟من کی به مرحله ی دامادی رسیدم؟مگه فقط برای اشنایی نیومده بودم؟ صحبتامو کردم با اجازتون دیگه رفع زحمت کنمم..
ا/ت:جییییییییییییننننننن
--------------------------
یونگی
نارنگی رو از تو دهنش میکشی بیرون...
/ت:اینقد نخور کره خر اومدیم صحبت کنیم...
یونگی(کیوت):چیکارم داری خوو
مامان ا/ت:بزار بخوره شده پوست و استخون...بخور پسرم بازم برات بیارم؟
یونگی رو به ا/ت :یاد بگیر..نه مرسی مادر جان یکم بشینین اومدیم خودتونو ببینیم...
ممامان ا/ت:ماشالله چ مودب(یدونه از این دامادا)ای کاش ا/ت هم یکم ازت یاد بگیره با ادب شه..
ا/ت:ماااامااانننن؟من همه ی فوشامو از این یاد گرف.....اخخخخ
یونگی:اوخ عزیزم مواظب باش چایی نریزه رو پات الان میسوزی..بیا نارنگی بخور
ا/ت:فق تنها شیم توله سگ :I
پارت 2 در پیج موجودههههههههه
حمایت شه پلیز؟
درخواستی
------------------------
نامی
نامی:ولی اگه ریدم تیپم خوب بود نه؟
با چشم غره بهش نگاه کردی و دندوناتو به هم فشار دادی ...
چیزی نشده بابا نگران نشید نامجون برای اینکه با پدر ا/ت صمیمیت پیدا کنه با چایی داغ تو دستش اومد طبق رسم ایرانی اروم بزنه به شونه ی پدر ا/ت ولی پاش به مبل گیر کرد و الان پدر ا/ت جزو جانباز های سوختگی 20 درصد جنگ تحمیلی در ناحیه ی رون پا میباشد
ا/ت:فقط شانس بیار بابام نظرش عوض نشده باشه نامی ...وگرنه دهن جفتمون سرویسه..
-------------------------
جین
ا/ت:مامان جان ..مامان....ممااااااامااااااااننننن
مامانت:چه مرگته ذلیل مرده....
جین اروم دم گوشت میگه: فوش داد؟
ا/ت اروم میخنده:نبابا فوش چیه چاگیا ...داره میگه چ داماد قند عسلی اوردی برامون..
مامانت:اره اره راست میگه ماشالله چشم نخوری پسرم...میگم تو فامیلات پسر دیگه ای هم تصمیم ازدواج داره؟یه برادری ؟پسرعمویی ک شبیه خودت باشه..
پدرت:خجالت بکش من اینجا نشستم...بداموزی داره جلو داماد جدید...
جین:جانممم؟من کی به مرحله ی دامادی رسیدم؟مگه فقط برای اشنایی نیومده بودم؟ صحبتامو کردم با اجازتون دیگه رفع زحمت کنمم..
ا/ت:جییییییییییییننننننن
--------------------------
یونگی
نارنگی رو از تو دهنش میکشی بیرون...
/ت:اینقد نخور کره خر اومدیم صحبت کنیم...
یونگی(کیوت):چیکارم داری خوو
مامان ا/ت:بزار بخوره شده پوست و استخون...بخور پسرم بازم برات بیارم؟
یونگی رو به ا/ت :یاد بگیر..نه مرسی مادر جان یکم بشینین اومدیم خودتونو ببینیم...
ممامان ا/ت:ماشالله چ مودب(یدونه از این دامادا)ای کاش ا/ت هم یکم ازت یاد بگیره با ادب شه..
ا/ت:ماااامااانننن؟من همه ی فوشامو از این یاد گرف.....اخخخخ
یونگی:اوخ عزیزم مواظب باش چایی نریزه رو پات الان میسوزی..بیا نارنگی بخور
ا/ت:فق تنها شیم توله سگ :I
پارت 2 در پیج موجودههههههههه
حمایت شه پلیز؟
۱۰.۰k
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.