بزرگ شدم تا بفهمم و فهمیدن دستانی پر از تنهایی و سینه ای خالی از نگرانی شیشه ی شکسته ی همسایه برایم ارمغان آورد گاهی آدم باید چیزی جا بگذارد که به بهانه اش بتواند برگردد .
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.