part11
فیک تهیونگ(عشق سیاه)پارت۱۱
+تهیونگ بیا غذا دیگ....
_ا.ت باور کن اینجوری نیس...
مایا: چرا هست ما باهمیم اوکی اینجا جای تو نیست
+من...من...《اشک》..انقدر بی ارزش بودم؟
_ا.ت باورم کن!
ا.ت ویو:
وقتی درو باز کردم با صحنه این مواجه شدم که اصلا دلم نمی خواستم ببینمش ل.بای مایا رو ل.بای تهیونگ بود و م.ک میزد
با خودم گفتم: اصلا به درک از اولم رابطه ما با عشق شروع نشد بره با مایا جونش هه
لباسمو پوشیدم و رفتم بار تا بتونم فراموش کنم
(پرش زمانی به یک ساعت بعد)
انقدر نوشیده بودم که دیگه اسمم یادم نبود
؟:خانم خانم حالتون خوبه؟خانم!
+چی؟من؟
؟:اره شما حالتون خوبه؟
+من...خوبم
؟:چرا انقدر زیاد مست کردین؟
+من...چرا انقدر زیاد مستم؟...نمیدونم
؟:اسمتون چیه؟
+من..نمیدونم
؟:خیله خوب من اسمم جئون جونگ کوکه
+اوکی(بهوش اومد)جئون جونگ کوک؟《بلند》
جونگکوک:چرا داد میزنین مگه چیه؟
+تو جئون جونگکوکی؟همون ومپایره؟
جونگکوک:هه..چی میگی برا خودت زیادی مستیا
(جونگکوک دست ا.تو کشید و برد بیرون بار)
+ولم کن ایش
جونگکوک:تو منو از کجا میش...
(ا.ت جونگکوکو بغل کرد)
جونگکوک: پیکار میکنی؟
+داداشی با این که تاحالا ندیدمت ولی دلم واست تنگ شده
جونگکوک:تو کی هستی اصلا؟
+جئون ا.ت
جونگکوک:چون فامیلیمون یکیه که خواهر برادر نیستیم
+ولی ما هستیم من مطمعنم
جونگکوک:
یکم عجیبه خوب درسته مادرم قبل مرگش گفت میخواد اسم دخترشو بزاره ا.ت ولی بازم درست نیست
+من از مادر تهیونگ شنیدم
جونگکوک:مادر تهیونگ تو اونو از کجا میشناسی؟
+رتستش اون دوست پسرم بود تا همین چن ساعت پیش
جونگکوک:یا خدا من دارم به ملکه اون دست میزنم جرم میده
+توعم میشناسیش؟
_ات اونو همه ومپایرا میشناسن اون خطرناک ترینشونه
پایان
+تهیونگ بیا غذا دیگ....
_ا.ت باور کن اینجوری نیس...
مایا: چرا هست ما باهمیم اوکی اینجا جای تو نیست
+من...من...《اشک》..انقدر بی ارزش بودم؟
_ا.ت باورم کن!
ا.ت ویو:
وقتی درو باز کردم با صحنه این مواجه شدم که اصلا دلم نمی خواستم ببینمش ل.بای مایا رو ل.بای تهیونگ بود و م.ک میزد
با خودم گفتم: اصلا به درک از اولم رابطه ما با عشق شروع نشد بره با مایا جونش هه
لباسمو پوشیدم و رفتم بار تا بتونم فراموش کنم
(پرش زمانی به یک ساعت بعد)
انقدر نوشیده بودم که دیگه اسمم یادم نبود
؟:خانم خانم حالتون خوبه؟خانم!
+چی؟من؟
؟:اره شما حالتون خوبه؟
+من...خوبم
؟:چرا انقدر زیاد مست کردین؟
+من...چرا انقدر زیاد مستم؟...نمیدونم
؟:اسمتون چیه؟
+من..نمیدونم
؟:خیله خوب من اسمم جئون جونگ کوکه
+اوکی(بهوش اومد)جئون جونگ کوک؟《بلند》
جونگکوک:چرا داد میزنین مگه چیه؟
+تو جئون جونگکوکی؟همون ومپایره؟
جونگکوک:هه..چی میگی برا خودت زیادی مستیا
(جونگکوک دست ا.تو کشید و برد بیرون بار)
+ولم کن ایش
جونگکوک:تو منو از کجا میش...
(ا.ت جونگکوکو بغل کرد)
جونگکوک: پیکار میکنی؟
+داداشی با این که تاحالا ندیدمت ولی دلم واست تنگ شده
جونگکوک:تو کی هستی اصلا؟
+جئون ا.ت
جونگکوک:چون فامیلیمون یکیه که خواهر برادر نیستیم
+ولی ما هستیم من مطمعنم
جونگکوک:
یکم عجیبه خوب درسته مادرم قبل مرگش گفت میخواد اسم دخترشو بزاره ا.ت ولی بازم درست نیست
+من از مادر تهیونگ شنیدم
جونگکوک:مادر تهیونگ تو اونو از کجا میشناسی؟
+رتستش اون دوست پسرم بود تا همین چن ساعت پیش
جونگکوک:یا خدا من دارم به ملکه اون دست میزنم جرم میده
+توعم میشناسیش؟
_ات اونو همه ومپایرا میشناسن اون خطرناک ترینشونه
پایان
۱۳.۱k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.