𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۲ پارت ۴
این حرف اخرش مثل یک تیر قشنگ اومد نشست وسط قلبم و تیکه تیکش کرد
چرا بره کره؟اگه بره.......پس تا نرفته باید بهش اعتراف کنم اره
رادوین=حالا چرا بری کره؟
ا.ت=چون یک گروهی هست اونجا تو کره که خیلی دوسش دارم اما بیشتر به خاطر تحصبل و خواننده شدن میرم اونجا
رادوین=چقد بد شد که میخوای بری💔
ا.ت=..........
ا.ت ویو
نکنه به خاطر رفتنم ناراحت بشه اگه بشه چی؟اگه دوستم داره چی؟پس حداقل قبل رفتنم اگه نداره هم من بهش اعترافم رو میگم
همینجوری داشتیم دور حیاط باهم قدم میزدیم که دستمو گرفت و قفل کرد تو دستاش بهت زده بهش نگاه کردم ولی اون بی تفاوت به اطرافش نگاه میکرد برگشتم روبه روم رو دیدم با دست های قفل شده ی آریا و میسو رو دیدم هر کدومشون به جوری عاشقانه قدم میزدن که انگار نامزدی شونه فردا هنوز یک ساعت هم که هیچ نشده که دوست که هیچ اشنا شدن
یهو زنگ خورد میخواستم برم بالا که رادوین دستمو کشید و نذاشت برم
رادوین=نرو بمون
ا.ت=میخوام برم پول بردارم یه چیزی بخرم گشنمه
رادوین=من برات میخرم بیا
ا.ت=نه خودم پول دارم
رادوین=بیا دیگه من میخرم
ا.ت=اما اخه......
دستمو کشید برد سمت کوفه مدرسه حرفم نصفه موند
بوفه مدرسه رو خال کرد هرچی بود خرید نداشت بفهمم که چقد شدن
ا.ت=بوفه رو جارو کردی چه خبره
رادوین=هیچی ننمیشه
به هزار بدبختی همه ی خوراکی هارو داد به خودم اما وجدانم نذاشت به زور یک کیک بزرگ رو دادم بهش تا بخوره
ا.ت=رادوین؟
رادوین=هومم
ا.ت=میگم دلیل اینکه با پول خودت همش برام خوراکی میخری چیه؟
رادوین=شاید دلیلش اینه که دوستت دارم
بهت زده بهش نگاه کردم که دستشو گذاشت رو گونم و داشت نزدیک میومد که........یهو صدای رادوین اومد و ذهنم رو خراب کرد
رادوین=کجا دختر الووو با توعم
ا.ت=عا چیزه تو فکر بودم ببخشید
(همش فکر و خیال بود=/)
زنگ کلاس خورد ازش تشکر کردم خدافظی هم کردم و رفتم بالا وای خدا اون چه خیالاتی بود اومد سراغم؟
خدایا
رفتم داخل کلاس نه میسو نه مطی و نه فاطی هنوز نیومده بودن مورده شورا
کثافتا منو به سه تا پسر فروختن
معلم اومد سر کلاس ولی اونا نیومدن
ههه
تیچر=hello students
بچه ها=hello teacher
تیچر=good morning
بچه ها=good morning
تیچر=good خب بچه ها همتون هستین؟
همین که تیچر این حرفو زد اونا اومدن تو
تیچر=شما سه نفر کجا بودین؟
میسو=ب.بخشید تیچر پایین بودیم
تیچر=پایین حلوا پخش میکردن؟
مطی=منتظر دوستمون بودیم
ا.ت=ولی من داخل کلاس بودم
سه تاشون ضایع شدن
تیچر=حالا که اخر ساله برین بشینین
فاطی=ممنون تیچر
بچه ها اومدن نشستن منم اصلا محل ندادم
میسو=چرا منتظرمون نموندی؟
ا.ت=شما داشتین با پارتنر عزیزتون وقت میگذروندین کلا منو هم فرامو
ش کردین اونوخ منم میموندم تا اینجوری تیچر منو ضایع کنه؟حقتون بود تقصیر من نیست..............
چرا بره کره؟اگه بره.......پس تا نرفته باید بهش اعتراف کنم اره
رادوین=حالا چرا بری کره؟
ا.ت=چون یک گروهی هست اونجا تو کره که خیلی دوسش دارم اما بیشتر به خاطر تحصبل و خواننده شدن میرم اونجا
رادوین=چقد بد شد که میخوای بری💔
ا.ت=..........
ا.ت ویو
نکنه به خاطر رفتنم ناراحت بشه اگه بشه چی؟اگه دوستم داره چی؟پس حداقل قبل رفتنم اگه نداره هم من بهش اعترافم رو میگم
همینجوری داشتیم دور حیاط باهم قدم میزدیم که دستمو گرفت و قفل کرد تو دستاش بهت زده بهش نگاه کردم ولی اون بی تفاوت به اطرافش نگاه میکرد برگشتم روبه روم رو دیدم با دست های قفل شده ی آریا و میسو رو دیدم هر کدومشون به جوری عاشقانه قدم میزدن که انگار نامزدی شونه فردا هنوز یک ساعت هم که هیچ نشده که دوست که هیچ اشنا شدن
یهو زنگ خورد میخواستم برم بالا که رادوین دستمو کشید و نذاشت برم
رادوین=نرو بمون
ا.ت=میخوام برم پول بردارم یه چیزی بخرم گشنمه
رادوین=من برات میخرم بیا
ا.ت=نه خودم پول دارم
رادوین=بیا دیگه من میخرم
ا.ت=اما اخه......
دستمو کشید برد سمت کوفه مدرسه حرفم نصفه موند
بوفه مدرسه رو خال کرد هرچی بود خرید نداشت بفهمم که چقد شدن
ا.ت=بوفه رو جارو کردی چه خبره
رادوین=هیچی ننمیشه
به هزار بدبختی همه ی خوراکی هارو داد به خودم اما وجدانم نذاشت به زور یک کیک بزرگ رو دادم بهش تا بخوره
ا.ت=رادوین؟
رادوین=هومم
ا.ت=میگم دلیل اینکه با پول خودت همش برام خوراکی میخری چیه؟
رادوین=شاید دلیلش اینه که دوستت دارم
بهت زده بهش نگاه کردم که دستشو گذاشت رو گونم و داشت نزدیک میومد که........یهو صدای رادوین اومد و ذهنم رو خراب کرد
رادوین=کجا دختر الووو با توعم
ا.ت=عا چیزه تو فکر بودم ببخشید
(همش فکر و خیال بود=/)
زنگ کلاس خورد ازش تشکر کردم خدافظی هم کردم و رفتم بالا وای خدا اون چه خیالاتی بود اومد سراغم؟
خدایا
رفتم داخل کلاس نه میسو نه مطی و نه فاطی هنوز نیومده بودن مورده شورا
کثافتا منو به سه تا پسر فروختن
معلم اومد سر کلاس ولی اونا نیومدن
ههه
تیچر=hello students
بچه ها=hello teacher
تیچر=good morning
بچه ها=good morning
تیچر=good خب بچه ها همتون هستین؟
همین که تیچر این حرفو زد اونا اومدن تو
تیچر=شما سه نفر کجا بودین؟
میسو=ب.بخشید تیچر پایین بودیم
تیچر=پایین حلوا پخش میکردن؟
مطی=منتظر دوستمون بودیم
ا.ت=ولی من داخل کلاس بودم
سه تاشون ضایع شدن
تیچر=حالا که اخر ساله برین بشینین
فاطی=ممنون تیچر
بچه ها اومدن نشستن منم اصلا محل ندادم
میسو=چرا منتظرمون نموندی؟
ا.ت=شما داشتین با پارتنر عزیزتون وقت میگذروندین کلا منو هم فرامو
ش کردین اونوخ منم میموندم تا اینجوری تیچر منو ضایع کنه؟حقتون بود تقصیر من نیست..............
۹.۸k
۱۶ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.