آخرین بوسه ۹۳
همون موقع از اون پشت آدمی
بیرون اومد سرش پایین بود نمی تونستم
قیافه اش رو ببینم تا سرش رو بالا گرفت
قلبم بی اختیار شروع کرد تند زدن
با صدای خفه ای به سختی گفتم:
تو،تو،تو،اینجا چیکار میکنی تهیونگ!؟
باید از همون اول حدس میزدم که همه ی
این کارا زیر سر توعه...
تو واقعا یه آدم روانی ای،باید از همون اول میفهمیدم
(ببخشید تهیونگ تو هیچم روانی نیستی❤️😵)
تهیونگ در رو قفل کرد و زد زیر خنده و گفت:
خوشم میاد وقتی که زمان مرگت
هم رسیده بازم مثل قدیم کم نمی یاری
و حاضر جوابی
ات با ترس و شجاعت گفت:
تو از جون من چی میخوای!؟ها؟ مگه من
در حق تو چه بدی ای کردم که این طوری می کنی؟
تهیونگ داد زد و با بغض گفت:
تو بچه ام رو تو شیکمت بود رو کشتی
بعد میگی چه بدی ای در حق من کردی
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
بیرون اومد سرش پایین بود نمی تونستم
قیافه اش رو ببینم تا سرش رو بالا گرفت
قلبم بی اختیار شروع کرد تند زدن
با صدای خفه ای به سختی گفتم:
تو،تو،تو،اینجا چیکار میکنی تهیونگ!؟
باید از همون اول حدس میزدم که همه ی
این کارا زیر سر توعه...
تو واقعا یه آدم روانی ای،باید از همون اول میفهمیدم
(ببخشید تهیونگ تو هیچم روانی نیستی❤️😵)
تهیونگ در رو قفل کرد و زد زیر خنده و گفت:
خوشم میاد وقتی که زمان مرگت
هم رسیده بازم مثل قدیم کم نمی یاری
و حاضر جوابی
ات با ترس و شجاعت گفت:
تو از جون من چی میخوای!؟ها؟ مگه من
در حق تو چه بدی ای کردم که این طوری می کنی؟
تهیونگ داد زد و با بغض گفت:
تو بچه ام رو تو شیکمت بود رو کشتی
بعد میگی چه بدی ای در حق من کردی
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
۶.۵k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.