تو یک سادیسمی
P1
ات +
کوک =
+ کوک کوک کجایی
= جانم اینجام
+ میگم امروز با رزی برم بیرون
= کجای بیرون
+ بازار یکم بگردم بعد برم مبل فروشی تا ببین چه مبلی به خونه مشتریم و بودجه اس میخوره
= شما پریروز بازار بودی و امروز حق بیرون رفتن رو نداری
+ یا کوک من بازار نبودم سر پروژه بودم
= به من ربطی نداره امروز رو شما خونه میمونی
+ اصلا به تو چه من کجا میرم
= چی گفتی ( کمی داد )
+ گفتم به تو چه ( کمی داد )
= ات رو مخم نرو میدونی اگر اعصابم رو بریزی به هم چه عواقبی داره ؟
+ میدونم ولی خسته شدم کوک ما الان دوساله ازدواج کردیم و تو کلی قوانین مسخره برام گذاشتی مثلا حق نداری از کره بری بیرون حق نداری دوست پسر داشته باشی حق نداری پارتی بری باید هر دوماه یکبار به مدت ۶ ساعت
فقط خوانواده رو ببینی حق نداری بیشتر از ساعت ۹ بیرون خونه باشی حق نداری بری پارتی حق نداری با بقیه دوستات بگردی جز رزی که اونم سیر تا پیاز خوانوادش رو در آوردی حق نداری با مشتری هات گرم بگیری حق نداری بدون من بخوابی حق نداری قهر کنی حق نداری بدون اجازه من حتی آب بخوری حق نداری لباس باز بخری حق خوردن الکل و مشروب و ویسکی یا هر نوشیدنی الکلی بدون تو ممنوع هست و اگر قوانینت رو رعایت نکنم ۵۰ ضربه شلاق و کلی تنبیه دیگه این زندگی یا پادگان باور کن پادگان هم اینطور نیست کوک تو یک سادیسمی هستی که قرصات رو نخوری همه رو میکشی بسه خسته شدم میخوام ازت جدا شم
= همینه که هست میخوای بخا اگر نمیخوای هم باید بخای طلاق بگیری هع خواب دیدی خوش باشه
+
خب اینم اولین پارت حمایت کنید داستان جالب میشه میدونم کمه ولی باید ببینم حمایت ها خوبه یانه
این داستان تخیلی است .
ات +
کوک =
+ کوک کوک کجایی
= جانم اینجام
+ میگم امروز با رزی برم بیرون
= کجای بیرون
+ بازار یکم بگردم بعد برم مبل فروشی تا ببین چه مبلی به خونه مشتریم و بودجه اس میخوره
= شما پریروز بازار بودی و امروز حق بیرون رفتن رو نداری
+ یا کوک من بازار نبودم سر پروژه بودم
= به من ربطی نداره امروز رو شما خونه میمونی
+ اصلا به تو چه من کجا میرم
= چی گفتی ( کمی داد )
+ گفتم به تو چه ( کمی داد )
= ات رو مخم نرو میدونی اگر اعصابم رو بریزی به هم چه عواقبی داره ؟
+ میدونم ولی خسته شدم کوک ما الان دوساله ازدواج کردیم و تو کلی قوانین مسخره برام گذاشتی مثلا حق نداری از کره بری بیرون حق نداری دوست پسر داشته باشی حق نداری پارتی بری باید هر دوماه یکبار به مدت ۶ ساعت
فقط خوانواده رو ببینی حق نداری بیشتر از ساعت ۹ بیرون خونه باشی حق نداری بری پارتی حق نداری با بقیه دوستات بگردی جز رزی که اونم سیر تا پیاز خوانوادش رو در آوردی حق نداری با مشتری هات گرم بگیری حق نداری بدون من بخوابی حق نداری قهر کنی حق نداری بدون اجازه من حتی آب بخوری حق نداری لباس باز بخری حق خوردن الکل و مشروب و ویسکی یا هر نوشیدنی الکلی بدون تو ممنوع هست و اگر قوانینت رو رعایت نکنم ۵۰ ضربه شلاق و کلی تنبیه دیگه این زندگی یا پادگان باور کن پادگان هم اینطور نیست کوک تو یک سادیسمی هستی که قرصات رو نخوری همه رو میکشی بسه خسته شدم میخوام ازت جدا شم
= همینه که هست میخوای بخا اگر نمیخوای هم باید بخای طلاق بگیری هع خواب دیدی خوش باشه
+
خب اینم اولین پارت حمایت کنید داستان جالب میشه میدونم کمه ولی باید ببینم حمایت ها خوبه یانه
این داستان تخیلی است .
۳.۹k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.