خوشگل اما وحشی پارت ۴
ته:باشه
کوک:برو باهاش حرف بزن
ته:باشه تو هم باهام بیا
کوک:اوک
با ته رفتیم پیش لیسا
#لیسا
بعد اینکه کوک رفت اون طرف من رفتم پیش جیسو و داشتم باهاش حرف میزدم دیدم کوک با یک پسره داره حرف میزنه پسره خیلی برام اشنا بود حس خوبی بهش داشتم انگار هم خونمه
یهو اون دوتا اومدن پیشم همه چیو بهم گقتن چشمام پر اشک شد
گریه کنان ته رو بغل کردم و بعد تند تند میدویدم به سمت خونه جیسو هم دنبالم جیسو و کوک و ته هم دنبالم جیسو که کم آورد وایستاد ته هم کمکش کرد بره توی مهمونی دوباره فقط کوک دنبالم میدوید منم کم نمیاوردم میدویدم
کوک با داد:لیسااااا وایستا لطفااااا لیساااایااااا لی لییییی وایسااا عسلمممم
تا گفت عسلم وایستادم طاقت نیاوردم دلم بقل میخواست سریع دویدم سمتش و بقلش کردم اونم دستاشو دور کمرم حلقه کرد و محکم بقلم کرد خیلی آرامش داشتم تو بقلش
لیسا:کوک من یک داداش داشتم نمیدونستم هق اون هق کلی عذاب هق کشیدههههههه
کوک:گریه نکن ترو خدا گریه نکن بیا بیا بریم خونه
لیسا:باشه اما جیسو
کوک:جین میارتش بهش پیام میدم بعد مهمونی دوتاشون میان
لیسا:اوکی ولی قبلش بریم یکم خوراکی بخریم گشنمه راستی میشه بگی داداشمم بیاد
کوک:باشه فردا دعوتش میکنیم و الان بریم خوراکی بخریم اما اولل😂😂😂😂😂
لیسا:چیهه؟چرا میخندی؟
کوک:اول آرایشتو درست کن
لیسا:چی چی شدههه
(میدونم فیلم هندی شد😐🤘🏻💔)
کوک:برو باهاش حرف بزن
ته:باشه تو هم باهام بیا
کوک:اوک
با ته رفتیم پیش لیسا
#لیسا
بعد اینکه کوک رفت اون طرف من رفتم پیش جیسو و داشتم باهاش حرف میزدم دیدم کوک با یک پسره داره حرف میزنه پسره خیلی برام اشنا بود حس خوبی بهش داشتم انگار هم خونمه
یهو اون دوتا اومدن پیشم همه چیو بهم گقتن چشمام پر اشک شد
گریه کنان ته رو بغل کردم و بعد تند تند میدویدم به سمت خونه جیسو هم دنبالم جیسو و کوک و ته هم دنبالم جیسو که کم آورد وایستاد ته هم کمکش کرد بره توی مهمونی دوباره فقط کوک دنبالم میدوید منم کم نمیاوردم میدویدم
کوک با داد:لیسااااا وایستا لطفااااا لیساااایااااا لی لییییی وایسااا عسلمممم
تا گفت عسلم وایستادم طاقت نیاوردم دلم بقل میخواست سریع دویدم سمتش و بقلش کردم اونم دستاشو دور کمرم حلقه کرد و محکم بقلم کرد خیلی آرامش داشتم تو بقلش
لیسا:کوک من یک داداش داشتم نمیدونستم هق اون هق کلی عذاب هق کشیدههههههه
کوک:گریه نکن ترو خدا گریه نکن بیا بیا بریم خونه
لیسا:باشه اما جیسو
کوک:جین میارتش بهش پیام میدم بعد مهمونی دوتاشون میان
لیسا:اوکی ولی قبلش بریم یکم خوراکی بخریم گشنمه راستی میشه بگی داداشمم بیاد
کوک:باشه فردا دعوتش میکنیم و الان بریم خوراکی بخریم اما اولل😂😂😂😂😂
لیسا:چیهه؟چرا میخندی؟
کوک:اول آرایشتو درست کن
لیسا:چی چی شدههه
(میدونم فیلم هندی شد😐🤘🏻💔)
۷.۳k
۲۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.