سناریو ی ومپایر* پارت ۱ (شب آشنایی) :)
اون شب راس ساعت ۹ شب با جاستین قرار داشتم
پس بعد از کار، یه دوش گرفتم ،لباس صورتی مجلسی ام رو به تن کردم و از عطرم که اسمش عطر مخصوص خودم بود، زدم .کفش های پاشنه بلندمو پا کردم با یه رژ لب ، یکم میکاپ و انتخاب کیفم حاضر شدنمو تموم کردم . به سمت کافه ای که ۲ تا کوچه با خونه ام فاصله داشت راه افتادم و بعد از چند دقیقه به کافه رسیدم و...
ادامه تو پارت بعدی اگه حمایت بشه :)
پس بعد از کار، یه دوش گرفتم ،لباس صورتی مجلسی ام رو به تن کردم و از عطرم که اسمش عطر مخصوص خودم بود، زدم .کفش های پاشنه بلندمو پا کردم با یه رژ لب ، یکم میکاپ و انتخاب کیفم حاضر شدنمو تموم کردم . به سمت کافه ای که ۲ تا کوچه با خونه ام فاصله داشت راه افتادم و بعد از چند دقیقه به کافه رسیدم و...
ادامه تو پارت بعدی اگه حمایت بشه :)
۱۹۸
۲۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.