استاد ماهر(دکتر قلب من)🫂❤🥺 𖣘𖣘③①𖣘𖣘
فلش بک به موقعی که ناشناسه ماسکشو داد پایین:/
...
ناشناس ماسکشو داد پایین:
هنوزم نشناختی؟
شوگا:تو؟
جین:واقعا که متاسفم برات
شوگا:هیونگ تو اینجا چیکار میکنی؟
جین:فک کردم از دیدن من خوشحال میشی
شوگا بدون خرفی سریع جین و بغل کرد و اشک تو چشماش حلقه زد:
هیونگ شما کجا بودین؟*گریه*
جین هم متقابلا شوگا رو بغل کرد:
ما کنارت بودیم ولی تو نمیدیدی
شوگا:منظورت چیه؟
جین:فک میکنی دارو هایی که کمیاب هستن و فقط تو بیمارستان شما پیدا میشه از کجا اومده؟؟
شوگا:یعنی چی؟
جین:مث قبلا خیلی خنگی ، بابا یعنی تمام مدت ما داشتیم کمکتون میکردیم
شوگا:ولی چطوری اخه؟
جین:پدر تهیونگ توی بیمارستان چیکارس؟
شوگا:دروغ؟؟
جین:نه به جان تو
شوگا:من جونم و از سر راه اوردم که سرش قسم میخوری؟
جین:باشه بابا نه به جان خودم
شوگا:پس چرا تا الان عمو چیزی نگفت؟
جین:من ازش خواستم
شوگا:چرا؟؟
جین:میخواستم یه ادم پخته بشین لاقل به دردم بخورین
شوگا:هنوز کارای قاچاق اسلحه انجام میدی؟
جین:من قاچاقچی نیستم یه مافیام چند بار اینو باید بگم؟
شوگا:باشه باشه فهمیدم، الان کجا میری؟
جین:میرم سر کارم
شوگا:هه هه هه خندیدم
جین:خوب راست میگم دیگه منم کار دارم
شوگا:چطوری ببینمت؟
جین یه کارتی داد به شوگا:
به این شماره زنگ بزن ردیابی نمیشه
شوگا:اوکی راستی اونم بده
جین:چی؟
شوگا:وسیله تو دستت
جین در کارتونو باز کرد خالی بود:
من اونقدرا هم بی وجدان نیستم که دارو های مردمی که بهش نیاز دارن و بدزدم
شوگا:پس منظور از اون کامیونی که نرسیده بود ...
جین:اره همش نقشه منو عمو هیوک بود که شما رو ملاقات کنم
شوگا:عااااا
راستی بقیه اعضای گروه؟
جین:نگران نباش همه هستن ،من برم کار واجب دارم خدافظ
شوگا:میبینمت خدافظ
پایان فلش بک:/
...
اینم دومین پارتی که قول داده بودم
بقیش بمونه صب باشه؟؟🦋❤
...
ناشناس ماسکشو داد پایین:
هنوزم نشناختی؟
شوگا:تو؟
جین:واقعا که متاسفم برات
شوگا:هیونگ تو اینجا چیکار میکنی؟
جین:فک کردم از دیدن من خوشحال میشی
شوگا بدون خرفی سریع جین و بغل کرد و اشک تو چشماش حلقه زد:
هیونگ شما کجا بودین؟*گریه*
جین هم متقابلا شوگا رو بغل کرد:
ما کنارت بودیم ولی تو نمیدیدی
شوگا:منظورت چیه؟
جین:فک میکنی دارو هایی که کمیاب هستن و فقط تو بیمارستان شما پیدا میشه از کجا اومده؟؟
شوگا:یعنی چی؟
جین:مث قبلا خیلی خنگی ، بابا یعنی تمام مدت ما داشتیم کمکتون میکردیم
شوگا:ولی چطوری اخه؟
جین:پدر تهیونگ توی بیمارستان چیکارس؟
شوگا:دروغ؟؟
جین:نه به جان تو
شوگا:من جونم و از سر راه اوردم که سرش قسم میخوری؟
جین:باشه بابا نه به جان خودم
شوگا:پس چرا تا الان عمو چیزی نگفت؟
جین:من ازش خواستم
شوگا:چرا؟؟
جین:میخواستم یه ادم پخته بشین لاقل به دردم بخورین
شوگا:هنوز کارای قاچاق اسلحه انجام میدی؟
جین:من قاچاقچی نیستم یه مافیام چند بار اینو باید بگم؟
شوگا:باشه باشه فهمیدم، الان کجا میری؟
جین:میرم سر کارم
شوگا:هه هه هه خندیدم
جین:خوب راست میگم دیگه منم کار دارم
شوگا:چطوری ببینمت؟
جین یه کارتی داد به شوگا:
به این شماره زنگ بزن ردیابی نمیشه
شوگا:اوکی راستی اونم بده
جین:چی؟
شوگا:وسیله تو دستت
جین در کارتونو باز کرد خالی بود:
من اونقدرا هم بی وجدان نیستم که دارو های مردمی که بهش نیاز دارن و بدزدم
شوگا:پس منظور از اون کامیونی که نرسیده بود ...
جین:اره همش نقشه منو عمو هیوک بود که شما رو ملاقات کنم
شوگا:عااااا
راستی بقیه اعضای گروه؟
جین:نگران نباش همه هستن ،من برم کار واجب دارم خدافظ
شوگا:میبینمت خدافظ
پایان فلش بک:/
...
اینم دومین پارتی که قول داده بودم
بقیش بمونه صب باشه؟؟🦋❤
۳۲.۹k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.