𝙰𝙵𝚃𝙴𝚁 𝙷𝙾𝚄𝚁𝚂 𝙿𝙰𝚁𝚃⑥

بعده مدرسه میخواستی یه راست بری خونه که کوک دستت و گرفت
کوک=چرا جوابمو نمیدادی؟
ا/ت=جسی چرا نشسته بود سره جای من؟
کوک=میخواست منو اذیت کنه...با تو کاری نداشت عزیزم...
ا/ت=چی!؟
کوک=همین که شنیدی
ا/ت=ی.یعنی چی؟
کوک=یعنی دوست دارم...
کوک دستت و کشید تو بغلش و صورتتون فقط یه اینچ فاصله داشت
ا/ت=ک.کوک...!
کوک=دختره خوشکله من مگه نه؟
ا/ت=چ.چی!؟
کوک=منظورم اینکه...
تا میخواست ببوستت ی پسری میاد دستت و میکشه
پسره=با خواهره من چیکار داری!؟
ا/ت=سوهو چیزی نیستش
سوهو=یعنی چیزی نیست؟...چرا نیومدی خونه!؟
کوک=برادرت؟
سوهو=اره من برادرشم!
سوهو یقه کوک و میگیره
سوهو=دفعه بعد که ببینم دور و برش میپلکی
سوهو ی مشت میزنه تو صورته کوک و بینیش خون میاد
ا/ت=سوهوووووو!...نکن!
میخواستی بری پیشه کوک که سوهو میگیرتت
زورت بهش نمیرسید
گریه میکردی
سوهو=جلو نیا...
ا/ت=داــ
سوهو=شنیدی؟؟
وایمیستی سره جات
سوهو کوک و بلند میکنتش و باز عینه ماست میزنتش
کوک به احترام تو اصلا دست روش بلند نکرد و فقط کتک خورد
سوهو که کامل زدش رفت عقب
کله لباسای کوک پاره و خونی بودن
دوییدی سمته کوک و بغلش کردی
ولی سوهو یقت و گرفت و بردت خونه
کوک اروم اشاش جاری شد
انقد قلبش درد گرفته بود عشق دیوونش کرده بود که فکره خودکشی هم به سرش زد
کوک=بسههههههههههه!...من فقط اون دختر و میخوااااااااااااااااااااااااام...همینننن!😭

لایک
کامنت
فالو
تنکس!
فردا ادامش و مینویسم❤
خوشتون اومد بگین💜