★MR.JK
(کفشمو پوشیدم و با ضربه ی محکمی به در
به بیرون رفتم)
اختیار اشکام دست خودم نبود
میدوییدم با اینکه
حتی نمیدونم چرا دنبال اون حرومزاده ام
ما فقط دشمن هم بودیم،روی کاغذ
چرا من وقتی چشمامو میدوختم به چشمانش نفرت بهم خیانت کرد؟
چرا؟
خسته شدم از دوزو کلک
خسته شدم از پنهان کاری
از خیانت
از احساس های مزخرفم
از احساس های یک طرفه
خسته شدم!!
*
چشمام قدرت خودشو از دست داد
به زمین افتادم
گریه هام شدید و بی مانع
فریاد از بغض و درد
*
چرااااااااااااااا
چرا از بین این همه آدم من باید تاوان احساساتمو بدم؟
چرا من باید همچین احساسی داشته باشم؟
چرا من سوختم توی آتش احساسات؟
حتی نمیدونم از چه نوعیه
عشق؟ من به تاوان سوختن اینهمه درد؟
من فقط میخواستم همچی متفاوت باشه
فقط برای یک لحظه و تا ابد محکوم شب های تیره نباشم
اشک هایی بی گناه جامه ای سوزان بر صورتم نباشه!!
(چند دقیقه بعد)
(بلند میشم و با تمام سرعت میدوم)
جئون،
قسم میخورم پیدات میکنم
(یهو جسمی بلند قامت رو با چشمام میپوشونم.)
...
_________________
هوووووو اینم از پارت جدید چطوره؟🙆🏻♀️
امیدوارم خوشتون اومده باشه
حمایت؟نظرتون؟^^~
به بیرون رفتم)
اختیار اشکام دست خودم نبود
میدوییدم با اینکه
حتی نمیدونم چرا دنبال اون حرومزاده ام
ما فقط دشمن هم بودیم،روی کاغذ
چرا من وقتی چشمامو میدوختم به چشمانش نفرت بهم خیانت کرد؟
چرا؟
خسته شدم از دوزو کلک
خسته شدم از پنهان کاری
از خیانت
از احساس های مزخرفم
از احساس های یک طرفه
خسته شدم!!
*
چشمام قدرت خودشو از دست داد
به زمین افتادم
گریه هام شدید و بی مانع
فریاد از بغض و درد
*
چرااااااااااااااا
چرا از بین این همه آدم من باید تاوان احساساتمو بدم؟
چرا من باید همچین احساسی داشته باشم؟
چرا من سوختم توی آتش احساسات؟
حتی نمیدونم از چه نوعیه
عشق؟ من به تاوان سوختن اینهمه درد؟
من فقط میخواستم همچی متفاوت باشه
فقط برای یک لحظه و تا ابد محکوم شب های تیره نباشم
اشک هایی بی گناه جامه ای سوزان بر صورتم نباشه!!
(چند دقیقه بعد)
(بلند میشم و با تمام سرعت میدوم)
جئون،
قسم میخورم پیدات میکنم
(یهو جسمی بلند قامت رو با چشمام میپوشونم.)
...
_________________
هوووووو اینم از پارت جدید چطوره؟🙆🏻♀️
امیدوارم خوشتون اومده باشه
حمایت؟نظرتون؟^^~
۸.۲k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.