می توانم

می توانم
از پرواز پرنده ای بنویسم
که پر نکشید
و
در دوردست
آواز شبانه نخواند

می دانی
من هیچوقت
آسمانی
برای
پرواز
نداشته ام.
دیدگاه ها (۱)

نزدیک توام ...چون لمس ماه بر مخمل شب،چون خیسی بغضی بر التهاب...

‍ من در قابِ خیالمکنارِ نبودنتزندگی می کنمو زمان رافراموش می...

‍ به سودای نگاهت قسمچه غریبانهدر جنون عشق افتادمو تو بانسیمب...

🍂 خدای عزیزم🍃 بابت هدیه ای که هر روز🍂 با عشقت به من می دهی🍃 ...

خواجوی زیبا، خواجوی پیر و خواجوی پر از گفتنی…اینجا، جایی‌ست ...

یک روز می فهمی که عاقبت ، این تویی که برای خودت می مانی و آد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط