مافیا سرد 24
یو : ات
که دیدم جدا شدن
یو : خوبی
اذیتت داشت میکرد(نگران)
ات : نه نه
دوستمه
یو : پس چرا گریه کردی
ات : نه همینطوری
آر : من دوستشم تو کیشی
یو : منم دوستشم
ویو ات
یونجون و آرش داشتن با هم حرف میزدن
که ته اومد
ته : چیکار میکنین
و میره پیش ات
ته : ایشون کین
ات : امم اروم باش
ته : چرا
ات : بیا بریم تا بهت بگم
امم ببین اون چیزه آ آرشه
ته : چی
کاریت که نکرد
ات : نه
ته : پس چیکارت داشت
ات : هیچی داشت چند تا سوال ازم
میپرسید
ته : چی میپرسید
ات : هیچی میگفت کی دزدیدتم
تهیونگم داشت با عصبانیت بهش نگاه میکرد
ته : ببین امشب از کنارم تکون نمیخوری باشه
ات : چرا
ته : چون هم پسر عموت توی این مهمونیه
هم یونجون هم اون آرش
ات : باشه
رفتیم سر میز نشستیم
که یونجون و آرش هم اومدن
مهمونی تقریبا داشت تموم میشد که
پسر عموم اومد سر میز ما
پ : سلام آرش خوبی
آر : سلام (سرد)
و رفت در گوش ات یه چیزی گفت
پ : تو خوبی عزیزم
ات : به من نگو عزیزم
که تهیونگ اومد و اونو از من دور کرد
ته : کاری داری
پ : نه
ته : پس برو بشین
هم یونجون مست بود هم پسر عموم
ات : ته میشه من برم بیرون
ته : چرا
ات : خیلی بوی مشروب میاد
ته : برو وای مراقب خودت باش
ویو ته
ات رفت و پسر عموی مستش اومد سمت من
پ : تو خیلیی خوش شانسی
ته : چرا
پ : چون ات دوست داره
لطفا حمایت🌠🥐
که دیدم جدا شدن
یو : خوبی
اذیتت داشت میکرد(نگران)
ات : نه نه
دوستمه
یو : پس چرا گریه کردی
ات : نه همینطوری
آر : من دوستشم تو کیشی
یو : منم دوستشم
ویو ات
یونجون و آرش داشتن با هم حرف میزدن
که ته اومد
ته : چیکار میکنین
و میره پیش ات
ته : ایشون کین
ات : امم اروم باش
ته : چرا
ات : بیا بریم تا بهت بگم
امم ببین اون چیزه آ آرشه
ته : چی
کاریت که نکرد
ات : نه
ته : پس چیکارت داشت
ات : هیچی داشت چند تا سوال ازم
میپرسید
ته : چی میپرسید
ات : هیچی میگفت کی دزدیدتم
تهیونگم داشت با عصبانیت بهش نگاه میکرد
ته : ببین امشب از کنارم تکون نمیخوری باشه
ات : چرا
ته : چون هم پسر عموت توی این مهمونیه
هم یونجون هم اون آرش
ات : باشه
رفتیم سر میز نشستیم
که یونجون و آرش هم اومدن
مهمونی تقریبا داشت تموم میشد که
پسر عموم اومد سر میز ما
پ : سلام آرش خوبی
آر : سلام (سرد)
و رفت در گوش ات یه چیزی گفت
پ : تو خوبی عزیزم
ات : به من نگو عزیزم
که تهیونگ اومد و اونو از من دور کرد
ته : کاری داری
پ : نه
ته : پس برو بشین
هم یونجون مست بود هم پسر عموم
ات : ته میشه من برم بیرون
ته : چرا
ات : خیلی بوی مشروب میاد
ته : برو وای مراقب خودت باش
ویو ته
ات رفت و پسر عموی مستش اومد سمت من
پ : تو خیلیی خوش شانسی
ته : چرا
پ : چون ات دوست داره
لطفا حمایت🌠🥐
۳.۹k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.