سلاممممم ☺️ بریم برای پارت سوم
.(بلند شدن و دست بلند کردن...
سخنی از نویسنده(ران سانا را نزد)
(بعد از چند ثانیه)
.(خندیدن )باشه بیا بغلم
(بغلش کرد)
سانا خودشو از ران جدا میکنه
،( اخم کردن) قهوت را بخور سرد نشه
. (با لبخند )باشه
. باش پس من الان چه کار کنم با یه دختر دیگه برم جشن شما ناراحت نمیشی زیبای خفته
،نه ....
.خب پس خودت گفتی ها یادت بمونه
،اهوم
.قهوه را تموم کرد
.من برم سانا کاری نداری کیوت خانوم (با لبخند )
،نه برو ...مراقب خودتم باش
، (لبخند فیک)
. باشه خرگوش کوچولو تو هم مراقب خودت باش بای بای
ران میره پیش مایکی
علامت مایکی _
. رئیس
_به به کله بادمجونیه خودممممممممم(با خوشحالی)
.ای خدا سلام (با لبخند و خوشحالی )
_سلام (حیح خنده کیوت )
ببخشید اگه کم بود ☺️❤️❣️
سخنی از نویسنده(ران سانا را نزد)
(بعد از چند ثانیه)
.(خندیدن )باشه بیا بغلم
(بغلش کرد)
سانا خودشو از ران جدا میکنه
،( اخم کردن) قهوت را بخور سرد نشه
. (با لبخند )باشه
. باش پس من الان چه کار کنم با یه دختر دیگه برم جشن شما ناراحت نمیشی زیبای خفته
،نه ....
.خب پس خودت گفتی ها یادت بمونه
،اهوم
.قهوه را تموم کرد
.من برم سانا کاری نداری کیوت خانوم (با لبخند )
،نه برو ...مراقب خودتم باش
، (لبخند فیک)
. باشه خرگوش کوچولو تو هم مراقب خودت باش بای بای
ران میره پیش مایکی
علامت مایکی _
. رئیس
_به به کله بادمجونیه خودممممممممم(با خوشحالی)
.ای خدا سلام (با لبخند و خوشحالی )
_سلام (حیح خنده کیوت )
ببخشید اگه کم بود ☺️❤️❣️
۲.۲k
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.