پارت 35
ویو می سون
اون هرزه میخواد روی پای ددیم بشینه ولی نمیدونه قراره چند روز دیگه بمیره هه
ویو کوک
هلن توی بغلم خواب بود رسیدیم دلم نیومد بیدارش کنم همون. اه بغلش کردم گذاشتمش روی تخت اتاقم کنارش دراز کشیدم که یادم اومد لباسش رو عوض نکرده
کوک ارم: بیبی بانی.... پاشو لباست رو عوض کن(اسلاید دو لباس هلن وقنی از کمپانی اومد اسلاید سه لباس خوابش) وای بازم همین کارو کرد دوباره جلوم لباس عوض کرد عوففففف
بازم هلن اومد روی تخت هی داشتم قلقلکش میدادم میبوسیدمش
هلن: نکننننن بغلم کنننن(خوابالو)
دستمو دور کمرش گذاشتم
کوک: دیگه چی عشقم؟
هلن خوابالو: بوسسسس(لبشو غنچه کرد)
کوک: اوخخخخخ لباشوووو بیا(بوسش کرد) دیگه چی؟
هلن: بخوابببب(خوابالو)
به زور خوابیدم
ویو هلن صبح
بیدار شدم دیدم کوک روی شکمم خوابه یه دل درد شدید گرفتم سریع کوک رو بلند کردم رفتم توی اتاق خودم دست شویی پریود شدم عوفففف وای دلم درد میکنه اییییی خدااااا
کوک: هلن چیزی شده؟ که ساعت 4 بیدار شدی؟
با لب لوچه اویزون اومدم بیرون: پریود شدم
کوک: اخیییی بیا برو روی تخت تا بیام
ویو کوک
رفت توی اتاق یه کیسه اب گرم با یه عروسک و چند تا توت فرنگی براش برداشتم بردم اتاق که دیدم پشت به من داره دور خودش وول میخوره وسایلا رو روی تخت گذاشتم و توت فرنگی و اب گرم رو بهش دادم
هلن: مرسی کوکی
کوک: خواهش میکنم عشقتون فرنگی هارو بخور تا بخوابیم
وقتی توت فرنگی هارو خورد
سرمو روی شکمش گذاشتم و کیسه اب گرم رو روی کلیش گذاشتم سرمو ناز کنه تا خوابش ببره زیر دلشم ماساژ دادم تا دردش کم بشه، تقریبا خورشید داشت میومد بیرون که خوابم برد
ویو ته
امروز نوبت من بود این دوتا مرغ عاشق رو بیدار کنم امروز تمرین دنس و فن ساین داشتیم رفتم داخل که با یه صحنه کیوت مواجه شدم سریع گوشیمو در اوردم و ازشون عکس گرفتم گذاشتم تپی اینستا و زیرش ووشتم: اگر جای من همچین صحنه ای رو میدیدین چیکار میکردین؟
بعدم رفتم بیارشون کنم
ته با عربده: مرغای عاشق پاشیننننن
هلن یکم تکون خورد ولی کوک بیدار شد
کوک: هیسسسس ساکت هلن پریود شده بزار امروز رو استراحت کنه
ته: امروز فن ساین و تمرین داریما
هلن: مجبورم میام امروز زیاد درد ندارم
کوک: مطمعنی؟
هلن: اره پاشیم
ویو هلن
پاشدم دست صورتم شستم و رفتم بیرون دیدم همه دور میز منتظر منن
اون هرزه میخواد روی پای ددیم بشینه ولی نمیدونه قراره چند روز دیگه بمیره هه
ویو کوک
هلن توی بغلم خواب بود رسیدیم دلم نیومد بیدارش کنم همون. اه بغلش کردم گذاشتمش روی تخت اتاقم کنارش دراز کشیدم که یادم اومد لباسش رو عوض نکرده
کوک ارم: بیبی بانی.... پاشو لباست رو عوض کن(اسلاید دو لباس هلن وقنی از کمپانی اومد اسلاید سه لباس خوابش) وای بازم همین کارو کرد دوباره جلوم لباس عوض کرد عوففففف
بازم هلن اومد روی تخت هی داشتم قلقلکش میدادم میبوسیدمش
هلن: نکننننن بغلم کنننن(خوابالو)
دستمو دور کمرش گذاشتم
کوک: دیگه چی عشقم؟
هلن خوابالو: بوسسسس(لبشو غنچه کرد)
کوک: اوخخخخخ لباشوووو بیا(بوسش کرد) دیگه چی؟
هلن: بخوابببب(خوابالو)
به زور خوابیدم
ویو هلن صبح
بیدار شدم دیدم کوک روی شکمم خوابه یه دل درد شدید گرفتم سریع کوک رو بلند کردم رفتم توی اتاق خودم دست شویی پریود شدم عوفففف وای دلم درد میکنه اییییی خدااااا
کوک: هلن چیزی شده؟ که ساعت 4 بیدار شدی؟
با لب لوچه اویزون اومدم بیرون: پریود شدم
کوک: اخیییی بیا برو روی تخت تا بیام
ویو کوک
رفت توی اتاق یه کیسه اب گرم با یه عروسک و چند تا توت فرنگی براش برداشتم بردم اتاق که دیدم پشت به من داره دور خودش وول میخوره وسایلا رو روی تخت گذاشتم و توت فرنگی و اب گرم رو بهش دادم
هلن: مرسی کوکی
کوک: خواهش میکنم عشقتون فرنگی هارو بخور تا بخوابیم
وقتی توت فرنگی هارو خورد
سرمو روی شکمش گذاشتم و کیسه اب گرم رو روی کلیش گذاشتم سرمو ناز کنه تا خوابش ببره زیر دلشم ماساژ دادم تا دردش کم بشه، تقریبا خورشید داشت میومد بیرون که خوابم برد
ویو ته
امروز نوبت من بود این دوتا مرغ عاشق رو بیدار کنم امروز تمرین دنس و فن ساین داشتیم رفتم داخل که با یه صحنه کیوت مواجه شدم سریع گوشیمو در اوردم و ازشون عکس گرفتم گذاشتم تپی اینستا و زیرش ووشتم: اگر جای من همچین صحنه ای رو میدیدین چیکار میکردین؟
بعدم رفتم بیارشون کنم
ته با عربده: مرغای عاشق پاشیننننن
هلن یکم تکون خورد ولی کوک بیدار شد
کوک: هیسسسس ساکت هلن پریود شده بزار امروز رو استراحت کنه
ته: امروز فن ساین و تمرین داریما
هلن: مجبورم میام امروز زیاد درد ندارم
کوک: مطمعنی؟
هلن: اره پاشیم
ویو هلن
پاشدم دست صورتم شستم و رفتم بیرون دیدم همه دور میز منتظر منن
۸.۸k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.