آتشی شعله میکشد در سر
آتشی شعله میکشد در سر
در درونم جهنمی دارم
غرقِ در فکر سر بریده شدن
زیر پایم چه زمزمی دارم
..
مستِ چشمان او شدم اما
تلخ بود و کمی تکانم داد
گفتم اورا که دوستش ... او هم
باز فحش فُلان فُلانم داد!
میم.ب.هاتف
در درونم جهنمی دارم
غرقِ در فکر سر بریده شدن
زیر پایم چه زمزمی دارم
..
مستِ چشمان او شدم اما
تلخ بود و کمی تکانم داد
گفتم اورا که دوستش ... او هم
باز فحش فُلان فُلانم داد!
میم.ب.هاتف
۲۲۳
۲۵ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.