✦✧✧ - ✧✧✦ اجـبــار p▪︎⁸⁰

هه این حرفا رو میزنی که چی بشه
_که دیگه خودتو تو زندگیمون جا نکنی
~اگه بخوام بکنم چی(چه پروعه خودم مینویسم خودمم تعجب میکنم😂)
+مجبورم از راه دیگه ای وارد بشم
~مثلا چه راهی(پوزخند)
+اخراج تو از این شرکت
~مثل اینکه ما قرارداد بستیم عزیزم
_خب پس مجبورم قرارداد و پاره کنم
اینو گفتم و رفتم
از زبان جی یون:
هه دختره ی هرزه فک کرده میتونه به این راحتیا از دستم خلاص شه
اگه اینا رو به کوک بگم که کارت تمومه
منتظر یه فرصت بودم تا بتونم تنها با جونگ کوک حرف بزنم
~آها این همون فرصته
داشت میرفت طبقه بالا منم رفتم دنبالش و دستشو گرفتم
~یه لحظه وایسا
+دستتو بکش گفتم دیگه به من نزدیک نشو
~میخوام باهات حرف بزنم
+من حرفی با تو ندارم
~کوک تو که آدمی نبودی که مسائل شخصی رو با کار قاطی کنی فقط میخوام به عنوان کارمندت باهات حرف بزنم
+...................
رفتیم و یه جا نشستیم و همه چیو بهش گفتم
~حتی بهم گفت هرزه عوضی
+.......خب که چی
~یعنی چی
+همینا رو میخواستی بگی
~آ..آره نمیخوا...
+به نظرم ا/ت درست گفته و میدونم داری دروغ میگی..‌بهتره این چند ماه رو طوری باشی تا بتونی اینجا کار کنی
یعنی چی چرا....داره اینجوری حرف میزنه
+بهتره دیگه علکی وقتمو نگیری
(دلتون خنک شد؟😂)
••••••••••••••••••••
_فک کنم امشب باید بریم خونه مامانم اینا و واسه همشون یه چیزی سر هم کنیم بگیم‌...از صبح تا حالا صد دفعه زنگ زده
+آره....ولی نگران نباش یع چیزی بهشون میگیم
_اهوم