دوعضو جدید بنگتن بویز

یهو خواستم جینو بزنم که یکی جلوم ظاهر شد
لیا. سلام خره
یونا. سلام الاعغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
(بچها جهت اطلاعتون اونجا که در پارت قبل کوک گفت یه حسی داره همش یه حس ساده بود کوک عاشق لیاعه فقط داره یونارو میپیچونه که اذیتش کنه ولی عمدی نبود و بد پیش رفت که در فیک های بعد میبینید)
لیا. چطوری کلک
یونا. خوبم
لیا. سلام جونگ کوک یه دیقه بیا
کوک. باشه
لیا. عزیزم چرا لین پیشته هاااا مگه تو عاشق من نیستی
کوک. چرا عزیزم
لیا. پس چرا هم گروهیته
کوک. تقصیر هایبه به من چه
کوک لب.. ای لیا رو بوسید
جی هوپ. یونا بیا تمرین چون تو مایه پیشرفت گروه مایی
یونا. باشه
جی هوپ. کوک از امروز دخترا میان خونه ما
کوک. چیچی چیزه باشع
بعد تمرین رفتن خونه
جی هوپ. یونا بیا اتاقتو نشون بدم
یونا. ممنون هوپی
هوپی. خواهش یونا
فردا
یونا ویو
بیدار شدم سرو صورتم رو شستم کارامو کردم و رفتم پایین که یکی از دوستام که اسمش جیسو هست جیسو بلک پینک هست پیام داده نوشته بیا پارک خوشگذرونی
یونا پیام. باشه
لباسای یونا رو میزارم
هوپی. کجا خانم خانما
یونا. با دوستم قرار دارم
هوپی جنسیت؟؟؟
یونا. فوژولللللل دختره راحتی
(هوپی از سر مهربونی با یونا خوبه نه از نظر عشق)
هوپی خوب برو مواظب خودت باش بای
یونا. بای
یونا تا شب نیومد
کوک. من میرم بار
هوپ. ماهم میایم
کوک باشه پاشید بریم
جیسو. میگم یونا بریم بار
یونا باشه
وقتی رفتن یونا کوک رو دید در حال کیـ.. س دادن
یونا ویو
قلبم بهشدت درد گرفت ولی خب من عشقش نیستم
یونا بریم اونور
جیسو باشه
کوک ویو
یهو یونا رو دیدم نکنه نکنه منو با لیا دیده بعد ازم متنفر میشع
یونا. من برم خونه دیگه بای جیسو
جیسو بای
یونا ویو
قلبم درد میکرد لباسام رو عوض کردم گرفتم خوابیدم
پایان یونا ویو
بچها رسیدن خونه هوپی دید که یونا با گریه خوابیده به کسی نگفت چون اگه افسرده گیش بیشتر شه خیلی بد میشه
یونا اعضای بلک پینک رو هم میشناسه چون وای جی قرار بود بهش رش... وه بده که بیاد با بلک پینک ولی نرفت
یونا. دخترا بیاین پارک سر کوچه میخوام باها تون حرف بزنم
کوک و لیا با هم اومدن خونه اعضا یونا همه چیزاشو درباره خودش داخل یه دفترچه نوشته بود لیا رفت دفترچه رو خوند و رسید به یه چیزی
نوشته: سماق باعث خون بالا اوردنم بشه!!
لیا. هه قراره بمیری یونا خانم
هوپی زنگ زد به یونا
یونا بیا خونه دوکبوکی داریم
یونا. باشع بچها من برم بعدا میبینمتون
یونا ویو
رفتم رسیدم خونه غذا رو خوردم نمیدونم یع حسی بهم میگه یکی تو غذا سماق ریخته
حالت تهوع گرفتم رفتم دست شویی
کوک ویو
یهو دیدم رفت سمت دستشویی ببینم چیشده
کوک. یویویوناا تتتتو خون خون بالا اوردی
اعضا شنیدن و اومدن
هوپی یونا خوبی جواب بده
یونا. جین تو داخل غذا سماق ریختی
جین. نه به ال بنگتن
یونا وایسا بینم کوک کوککککک
کوک. چته
یونا تو دفترچه منو خوندی فوزولللللل(بالا اوردن خون)
هوپی پاشو ببرینش بیمارستان حالش خوب نی