وقتی مست بودی و پسرخالش رو بوسیدی(تکپارتی)
علامت ها
ا.ت_
چان+
.
.
.
تو و چان به یه مهمونی دعوت شدین که پسر خاله چان که بهت چشم داره هم اونجا هست
چان بهت تذکر داد که لباس باز نپوشی و ازش دور نشی
تو ام قبول کردی
وقتی رفتین بار تو شروع کردی به الکل خوردن ولی چان چون از الکل خوشش نمیومد نخورد
یکم دیگه که مست شده بودی پسرخالش اومد کنارت نشست متوجه نگاه عصبانیه چان روی خودش شد ولی توجهی نکرد
تو داشتی با پسرخالش حرف میزدی که یهو بوسیدیش
چان خونش به جوش اومد،دستتو محکم گرفت و داشت به سمت ماشین میرفت
_یاااااا ولم کن روانی
توجهی به حرفات و اعتراضاتت نداشت و تورو پرت کرد تو ماشین
_من میخوام برم پیش اوپا
+خفه میشی یا خفت کنم؟(عصبی)
_وحشی
+هوفففف
با سرعت زیادی رانندگی میکرد اما تو چون مست بودی متوجهش نشدی
رسیدین خونه دوباره دستت رو گرفت،بردت تو خونه و پرتت کرد روی تختت تو اتاق خودشم رفت روی کاناپه خوابید
(ا.ت ویو)
ساعت ۴ صبح بیدار شدم تاحالا سابقه نداشتم این ساعت پا شم
تعجب کردم که تو بغل چان نیستم برگشتم اون سمت که ببینم شاید روش اونوره ولی دیدم فکر کردم شاید تو دستشویی یا حموم باشه اخه اون بعضی وقتا تا این ساعت بیداره
رفتم صورتمو بشورم همین که آب با صورتم برخورد کرد همه چی یادم اومد اینکه من پسرخالشو بوسیدم حتما خیلی ناراحتش کرده
رفتم تو حموم دیدم نیست رفتم تو هال که شاید اونجا باشه که دیدم اره آقا بدون پتو روی کاناپه خوابیده رفتم سمتش پایین کاناپه نشستم و موهاش رو نوازش کردم و گفتم
_ببخشید که امروز ناراحتت کردم
_من دست خودم نبود
_نمیخواستم ناراحتت کنم
_متاسفم که باعث ناراحتیت شدم چانی
(میسا ویو)
چان که نتونسته بود بخوابه فقط با شنیدن صدای پات خودشو به خواب زده بود با شنیدن حرفات و گریه کردنت متقابلا بغلت کرد و گفت
+این بار رو میبخشمت
_هق ببخشید
+گفتم که بخشیدم
+حالا ام گریه نکن،میدونی که اشکات نقطه ضعفمه(لبخند)
توام درحالی که داشتی اشکاتو پاک میکردی گفتی
_باشه(لبخند)
+بیا بریم بالا بخوابیم فردا راجبش صحبت میکنیم
_بربم
بغلت کرد،رفتین بالا و رو تخت دونفرتون خوابیدین
(پایان)
#استری_کیدز
#بنگچان
#لینو
#چانگبین
#هیونجین
#هان
#فلیکس
#سونگمین
#جونگین
#فیک
#وانشات
#سناریو
#تصور_کن
#فیکشن
#ری_اکشن
#STRAY_KIDS
ا.ت_
چان+
.
.
.
تو و چان به یه مهمونی دعوت شدین که پسر خاله چان که بهت چشم داره هم اونجا هست
چان بهت تذکر داد که لباس باز نپوشی و ازش دور نشی
تو ام قبول کردی
وقتی رفتین بار تو شروع کردی به الکل خوردن ولی چان چون از الکل خوشش نمیومد نخورد
یکم دیگه که مست شده بودی پسرخالش اومد کنارت نشست متوجه نگاه عصبانیه چان روی خودش شد ولی توجهی نکرد
تو داشتی با پسرخالش حرف میزدی که یهو بوسیدیش
چان خونش به جوش اومد،دستتو محکم گرفت و داشت به سمت ماشین میرفت
_یاااااا ولم کن روانی
توجهی به حرفات و اعتراضاتت نداشت و تورو پرت کرد تو ماشین
_من میخوام برم پیش اوپا
+خفه میشی یا خفت کنم؟(عصبی)
_وحشی
+هوفففف
با سرعت زیادی رانندگی میکرد اما تو چون مست بودی متوجهش نشدی
رسیدین خونه دوباره دستت رو گرفت،بردت تو خونه و پرتت کرد روی تختت تو اتاق خودشم رفت روی کاناپه خوابید
(ا.ت ویو)
ساعت ۴ صبح بیدار شدم تاحالا سابقه نداشتم این ساعت پا شم
تعجب کردم که تو بغل چان نیستم برگشتم اون سمت که ببینم شاید روش اونوره ولی دیدم فکر کردم شاید تو دستشویی یا حموم باشه اخه اون بعضی وقتا تا این ساعت بیداره
رفتم صورتمو بشورم همین که آب با صورتم برخورد کرد همه چی یادم اومد اینکه من پسرخالشو بوسیدم حتما خیلی ناراحتش کرده
رفتم تو حموم دیدم نیست رفتم تو هال که شاید اونجا باشه که دیدم اره آقا بدون پتو روی کاناپه خوابیده رفتم سمتش پایین کاناپه نشستم و موهاش رو نوازش کردم و گفتم
_ببخشید که امروز ناراحتت کردم
_من دست خودم نبود
_نمیخواستم ناراحتت کنم
_متاسفم که باعث ناراحتیت شدم چانی
(میسا ویو)
چان که نتونسته بود بخوابه فقط با شنیدن صدای پات خودشو به خواب زده بود با شنیدن حرفات و گریه کردنت متقابلا بغلت کرد و گفت
+این بار رو میبخشمت
_هق ببخشید
+گفتم که بخشیدم
+حالا ام گریه نکن،میدونی که اشکات نقطه ضعفمه(لبخند)
توام درحالی که داشتی اشکاتو پاک میکردی گفتی
_باشه(لبخند)
+بیا بریم بالا بخوابیم فردا راجبش صحبت میکنیم
_بربم
بغلت کرد،رفتین بالا و رو تخت دونفرتون خوابیدین
(پایان)
#استری_کیدز
#بنگچان
#لینو
#چانگبین
#هیونجین
#هان
#فلیکس
#سونگمین
#جونگین
#فیک
#وانشات
#سناریو
#تصور_کن
#فیکشن
#ری_اکشن
#STRAY_KIDS
۱۳.۶k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.