Reza:
Reza:
نشسته بود کنارم ، شونه ش تا شونه م یه وجب بیشتر فاصله نداشت!! پشتمون دیوار کاهگلی بود ، روبرومون پر از گل و درخت...
داشتیم حرف میزدیم که یه پروانه نشست رو شونه چپم _همون سمت که اون نشسته بود_ همینطور که پروانه رو نگاه میکردم گفتم:
"شنیدی اگه پروانه رو شونه ت بشینه ، خیلی زود یه اتفاق قشنگ برات میافته؟"
... تا سرمو آوردم بالا
منو بوسید!!!
پروانه پرید...
نشسته بود کنارم ، شونه ش تا شونه م یه وجب بیشتر فاصله نداشت!! پشتمون دیوار کاهگلی بود ، روبرومون پر از گل و درخت...
داشتیم حرف میزدیم که یه پروانه نشست رو شونه چپم _همون سمت که اون نشسته بود_ همینطور که پروانه رو نگاه میکردم گفتم:
"شنیدی اگه پروانه رو شونه ت بشینه ، خیلی زود یه اتفاق قشنگ برات میافته؟"
... تا سرمو آوردم بالا
منو بوسید!!!
پروانه پرید...
۲.۰k
۱۵ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.