نگهبان جنگل
نگهبان جنگل
پارت۳
گفتش که قراره برای اردو به جنگل جنوبی سئول بریم.
هوف حداقل خوبه میریم به یجای آرامش بخش، پیش حیوونا .
از بچگی عاشق حیوونا بودم و هر وقت که مادر و پدرم به کمپ میرفتیم مت میرفتم و با حیوونا بازی میکردم و حیوونا راحت باهام ارتباط میگرفتن.
مادرم همیشه بهم میگفت تو ملکه ی طبیعتی که حیوونا بدون هیچ ترسی نزدیکت میشن.
رضایت نامه رو امضا کردم خوابیدم تا فردا زودتر بلند شم و وسایل رو حاضر کنم.
توی جنگل جنوبی خونه های ۲۰ متری هست که همه چی داره و برای دو نفره امید وارم با نامجون هم خونه ای بشم.
هی دختر تو چی داری میگی اون دوست دختر داره.
(فردا شد)
ساعت ۶ صبح از خواب پاشدم و رفتم سمت حمام ی دوش ۲۰ دیقه ای گرفتم قرار بود ساعت ۹ حرکت کنیم امدم بیرون و موهام رو خوشک کردم و بستم (عکسش میزارم).
رفتم سمت لباسام و چند تا لباس راحتی و چنتا لباس برای بیرون برداشتم(میزارم).
خوب بهتره برم، الان ساعت هشت و نیمه تا برسم ی ربع به نه میشه.
برای آخرین بار همه چیز رو چک کردم و در خونه رو قفل کردم و رفتم سمت مدرسه.
رفتم توی مدرسه و ....
پارت۳
گفتش که قراره برای اردو به جنگل جنوبی سئول بریم.
هوف حداقل خوبه میریم به یجای آرامش بخش، پیش حیوونا .
از بچگی عاشق حیوونا بودم و هر وقت که مادر و پدرم به کمپ میرفتیم مت میرفتم و با حیوونا بازی میکردم و حیوونا راحت باهام ارتباط میگرفتن.
مادرم همیشه بهم میگفت تو ملکه ی طبیعتی که حیوونا بدون هیچ ترسی نزدیکت میشن.
رضایت نامه رو امضا کردم خوابیدم تا فردا زودتر بلند شم و وسایل رو حاضر کنم.
توی جنگل جنوبی خونه های ۲۰ متری هست که همه چی داره و برای دو نفره امید وارم با نامجون هم خونه ای بشم.
هی دختر تو چی داری میگی اون دوست دختر داره.
(فردا شد)
ساعت ۶ صبح از خواب پاشدم و رفتم سمت حمام ی دوش ۲۰ دیقه ای گرفتم قرار بود ساعت ۹ حرکت کنیم امدم بیرون و موهام رو خوشک کردم و بستم (عکسش میزارم).
رفتم سمت لباسام و چند تا لباس راحتی و چنتا لباس برای بیرون برداشتم(میزارم).
خوب بهتره برم، الان ساعت هشت و نیمه تا برسم ی ربع به نه میشه.
برای آخرین بار همه چیز رو چک کردم و در خونه رو قفل کردم و رفتم سمت مدرسه.
رفتم توی مدرسه و ....
۳.۲k
۰۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.