وقتی به زور ازدواج می کنی پارت ۱۹
پارت ۱۹
جاش رو لیسید
دوباره حالت ل.باش رو عوض کرد
و ل..ب بالایی ا.ت رو وارد دهنش کرد و گاز می گرفت ا.ت هم نفس کم آورد و همین طوری میزد به سینه هوسوک که ازش جداشد و سطحی یه دور دیگه بوسدش که ا.ت به سرفه افتاد و محکم سرفه می کرد که هوسوک از روش بلند شد
ا.ت:میشه بلندشم
هوسوک:نوچ باید برای اینکه به حرفم گوش ندادی تنبیه بشی خودت بلندشو و تنبیهت رو بپذیر
ا.ت:ولی
با جدیت هوسوک حرفش رو خورد و بلندشد نشست و و دستش رو جلو آورد
هوسوک:ایندفعه یه جور دیگه تنبیه میشی
بلندشو بیا رو پاهام دراز بکش
ذهن هوسوک(باید فاصله بینمون رو کم کنم تا به خواستم برسم)
ا.ت :چی
هوسوک:بلند شو دمر روی پاهام دراز بکش قبلش شلوارت رو در بیار
ا.ت: چیییییی
هوسوک:خوشم نمیاد حرفم رو دوباره تکرار کنم
ا.ت آروم پاشد و با خجالت تمام شلوارش رو پایین کشید
هوسوک که بدن سفید ا.ت رو دید آب دهنش رو آروم قورت داد خیلی بدنش خوشکل بود
ا.ت آروم تیشرتش رو هی پایین تر می کشید که پاهاش کمتر توی معرض دید هوسوک باشه
هوسوک:خیلی طولش میدی زود روی پاهام دراز بکش
ا.ت آروم رفت جلو که یکدفعه و...........
شرطا
۲۰تا کامنت
جاش رو لیسید
دوباره حالت ل.باش رو عوض کرد
و ل..ب بالایی ا.ت رو وارد دهنش کرد و گاز می گرفت ا.ت هم نفس کم آورد و همین طوری میزد به سینه هوسوک که ازش جداشد و سطحی یه دور دیگه بوسدش که ا.ت به سرفه افتاد و محکم سرفه می کرد که هوسوک از روش بلند شد
ا.ت:میشه بلندشم
هوسوک:نوچ باید برای اینکه به حرفم گوش ندادی تنبیه بشی خودت بلندشو و تنبیهت رو بپذیر
ا.ت:ولی
با جدیت هوسوک حرفش رو خورد و بلندشد نشست و و دستش رو جلو آورد
هوسوک:ایندفعه یه جور دیگه تنبیه میشی
بلندشو بیا رو پاهام دراز بکش
ذهن هوسوک(باید فاصله بینمون رو کم کنم تا به خواستم برسم)
ا.ت :چی
هوسوک:بلند شو دمر روی پاهام دراز بکش قبلش شلوارت رو در بیار
ا.ت: چیییییی
هوسوک:خوشم نمیاد حرفم رو دوباره تکرار کنم
ا.ت آروم پاشد و با خجالت تمام شلوارش رو پایین کشید
هوسوک که بدن سفید ا.ت رو دید آب دهنش رو آروم قورت داد خیلی بدنش خوشکل بود
ا.ت آروم تیشرتش رو هی پایین تر می کشید که پاهاش کمتر توی معرض دید هوسوک باشه
هوسوک:خیلی طولش میدی زود روی پاهام دراز بکش
ا.ت آروم رفت جلو که یکدفعه و...........
شرطا
۲۰تا کامنت
۲۹.۳k
۲۷ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.