مافیا جذااااب مغرور p:48
بچه گفتم ۵۰ پارت ولی بیشتر میشع
خب بریمممممممم
ات ویو :
یهو یادم اومد مامان و بابام اینجان
ات : وایییی نههههههه
کوک : چیشده ؟
ات : مامان بابام از اون طرف سوهو
که اخمش رفت توهم
کوک : سوهو کیه ؟
ات : اینا ولش و زنگ به مادرش زد
مکالمه شون ( مامان ات = م )
ات : سلام مامییییی ( و بگم ایرانی صحبت میکنن )
م : سلام دخترم چه خبر
ات : هیچ بابا چطور
م : اونم خوبه دارم تلویزیون میبینه
ات : سوهو چطور ؟
م : اونم خوبه
م : تو چطوری ؟
ات : منم خوبم راستش میخوایم بریم ایران با یونا و ته شما هم میآید برای دو هفته ما میریم
م : ماهم می خواستیم بریم
م : ببین میتونی واسه فردا صبح بلیت جور کنی ؟
ات : باش
ات : خب دیگه مامان خداحاف
م : خداحاف دخترم
و قطع کردن
کوک هنوز عصبانی بود گفت
کوک: ات چرا به یه زبون دیگه صحبت می کنی بعد سوهو کیه ؟
ات : اعصبانی نباش . خب چون اونا به فارسی صحبت میکنن من نمی تونم کره ای باهاشون صحبت کنم و سوهو هم پسر خالمه که روم کراشه
ات : وایی شتت گند زدم *اروم میگه و لب پایین ش رو کاز میگیره
و...
۲۴۰ تایی شیم
خببببب شاید دوباره بزارم هر موقع وقت شد
خب بریمممممممم
ات ویو :
یهو یادم اومد مامان و بابام اینجان
ات : وایییی نههههههه
کوک : چیشده ؟
ات : مامان بابام از اون طرف سوهو
که اخمش رفت توهم
کوک : سوهو کیه ؟
ات : اینا ولش و زنگ به مادرش زد
مکالمه شون ( مامان ات = م )
ات : سلام مامییییی ( و بگم ایرانی صحبت میکنن )
م : سلام دخترم چه خبر
ات : هیچ بابا چطور
م : اونم خوبه دارم تلویزیون میبینه
ات : سوهو چطور ؟
م : اونم خوبه
م : تو چطوری ؟
ات : منم خوبم راستش میخوایم بریم ایران با یونا و ته شما هم میآید برای دو هفته ما میریم
م : ماهم می خواستیم بریم
م : ببین میتونی واسه فردا صبح بلیت جور کنی ؟
ات : باش
ات : خب دیگه مامان خداحاف
م : خداحاف دخترم
و قطع کردن
کوک هنوز عصبانی بود گفت
کوک: ات چرا به یه زبون دیگه صحبت می کنی بعد سوهو کیه ؟
ات : اعصبانی نباش . خب چون اونا به فارسی صحبت میکنن من نمی تونم کره ای باهاشون صحبت کنم و سوهو هم پسر خالمه که روم کراشه
ات : وایی شتت گند زدم *اروم میگه و لب پایین ش رو کاز میگیره
و...
۲۴۰ تایی شیم
خببببب شاید دوباره بزارم هر موقع وقت شد
۱۴.۸k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.