تک پارتی کوک ( واقعی)
کوک: کنار دریا بودیم و داشتیم هات چاکلت میخوردیم یهو ا/ت وایستاد و پاش خورو به فلاکس هات چاکلت و ریخت روش*..ا/تتتتتت
ا/ت: آآآآآآآییییییییییی ( جیغ و گریه )
کوک: تا آب سرد ریختم رو پاش ازش بخار بلند شد و پوستش سیاه شده بود از سوختگی..اوففف واییی
ا/ت: حالم بد شد*
کوک: صب کن بریم دکتر..( برآید استایل بغلش کردم و بردمش دکتر*..( از شدت گریه خوابش برده بود)..الهی فدات بشم :)..بیدارش کردم و رفتیم پیش دکتر*
**
دکتر: سوختگیش وخیمه...از این پماد بزنید خوب میشه.. ما پانسمان کردیم ولی برای ادامه پیدا کردن از این بزنید*
کوک: چشم مرسی
**سه هفته بعد**
کوک: دیدی خوب شدی؟
ا/ت: ولی هنوز ردش مونده
کوک: اون دیگه تشکیل پوست داده
ا/ت: آها
کوک: اگه مواظب خودت نباشی..باید ۲۰۰ تا اسکات بری تا پدر پاهات در بیاد
ا/ت: خب باشهه
کوک: آفلیننن بوسیدمش*
ا/ت: آآآآآآآییییییییییی ( جیغ و گریه )
کوک: تا آب سرد ریختم رو پاش ازش بخار بلند شد و پوستش سیاه شده بود از سوختگی..اوففف واییی
ا/ت: حالم بد شد*
کوک: صب کن بریم دکتر..( برآید استایل بغلش کردم و بردمش دکتر*..( از شدت گریه خوابش برده بود)..الهی فدات بشم :)..بیدارش کردم و رفتیم پیش دکتر*
**
دکتر: سوختگیش وخیمه...از این پماد بزنید خوب میشه.. ما پانسمان کردیم ولی برای ادامه پیدا کردن از این بزنید*
کوک: چشم مرسی
**سه هفته بعد**
کوک: دیدی خوب شدی؟
ا/ت: ولی هنوز ردش مونده
کوک: اون دیگه تشکیل پوست داده
ا/ت: آها
کوک: اگه مواظب خودت نباشی..باید ۲۰۰ تا اسکات بری تا پدر پاهات در بیاد
ا/ت: خب باشهه
کوک: آفلیننن بوسیدمش*
۱۶.۱k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.