کوک:بچه ها دختر ها زودتر رفتن
کوک:بچه ها دختر ها زودتر رفتن
تهیونگ:کی رفتن؟
جیمین:نکنه بهشون دل بستید (خنده، پوزخند)
کوک:چی میگی
جیمین:ولی راست میگی خیلی خوشگل بودن در برابر اونا هلن از موش هم زشت تر بود
نامجون:بچه ها شما میدونید ما تاحالا ماری با هلن نکردیم تازه هلن دختر عومی ما هست ما به دستور مادر بزرگ همچین کاری کردیم
جین :معلومه اون خیلی زشته
شوگا :دیگه بسته
(این چند روز ا/ت و سوا با اعضا خیلی صمیمی شدن تا حدی که شوگا، جیهوپ، جین، نامجون، تهیونگ آبجی صداشون میزنن)
امروز تصمیم گرفتن برن پیش اعضا همین که رفتن
جیهوپ:اجی(ذوق، دوید بقل سوا و ا/ت)
ا/ت:هوپی وایسا (خنده)
سوا:سلام بچه ها
همه:سلام
ا/ت:شنيدین یدونه شهربازی جدید توی شهر مافیا برای اولین بار زدن(ذوق)
کوک:خب(سرد)
سوا:چته دوباره هاپو شدی آبجیم رو اذیت نکن (اخم کیوت)
کوک:چشم هرچی شما بگید(خنده)
ا/ت:خلاصه میاین بریم
جین:دختر ها ببخشید ما امروز کار داریم(ناراحت)
ا/ت:نه اشکالی نداره زندگی مافیایی هست دیگه
ا/ت خیلی ناراحت شد اما به روی خودش نیورد
(شب)
شب شده بود ا/ت و سوا خواستن اعضا رو تعقیب کنن تا ببین چه کاری دارن
شروع به تعقیبشون کردن تا به جای متروکه ای رسیدن پیاده شدن رفتن داخل ا/ت و سوا هم از ماشین پیاده شدن و رفتن سمت خانه از پنجره داشتن میددن اونا همون بچه های کیوت خودشون بودن چی کوک چی کار کرد....
حمایت خیلی بهتر شد ❤️
ببخشید کمه...
تهیونگ:کی رفتن؟
جیمین:نکنه بهشون دل بستید (خنده، پوزخند)
کوک:چی میگی
جیمین:ولی راست میگی خیلی خوشگل بودن در برابر اونا هلن از موش هم زشت تر بود
نامجون:بچه ها شما میدونید ما تاحالا ماری با هلن نکردیم تازه هلن دختر عومی ما هست ما به دستور مادر بزرگ همچین کاری کردیم
جین :معلومه اون خیلی زشته
شوگا :دیگه بسته
(این چند روز ا/ت و سوا با اعضا خیلی صمیمی شدن تا حدی که شوگا، جیهوپ، جین، نامجون، تهیونگ آبجی صداشون میزنن)
امروز تصمیم گرفتن برن پیش اعضا همین که رفتن
جیهوپ:اجی(ذوق، دوید بقل سوا و ا/ت)
ا/ت:هوپی وایسا (خنده)
سوا:سلام بچه ها
همه:سلام
ا/ت:شنيدین یدونه شهربازی جدید توی شهر مافیا برای اولین بار زدن(ذوق)
کوک:خب(سرد)
سوا:چته دوباره هاپو شدی آبجیم رو اذیت نکن (اخم کیوت)
کوک:چشم هرچی شما بگید(خنده)
ا/ت:خلاصه میاین بریم
جین:دختر ها ببخشید ما امروز کار داریم(ناراحت)
ا/ت:نه اشکالی نداره زندگی مافیایی هست دیگه
ا/ت خیلی ناراحت شد اما به روی خودش نیورد
(شب)
شب شده بود ا/ت و سوا خواستن اعضا رو تعقیب کنن تا ببین چه کاری دارن
شروع به تعقیبشون کردن تا به جای متروکه ای رسیدن پیاده شدن رفتن داخل ا/ت و سوا هم از ماشین پیاده شدن و رفتن سمت خانه از پنجره داشتن میددن اونا همون بچه های کیوت خودشون بودن چی کوک چی کار کرد....
حمایت خیلی بهتر شد ❤️
ببخشید کمه...
۴۲۴
۰۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.