خون آشام من🖤🍷
خون آشام من🖤🍷
پارت ۲۷
ات ویو
بورا چرا اینقد زود قبول کرد حتما یه نقشه دیگه ای داره چون اون همینجوری ول نمیکنه و امیدوارم که از من پیش تهیونگ چیز بدی نگفته باشه و آبرومو نبرده باشه
پرش زمانی به دوساعت بعد
یورا ویو
به نظرم باید با بورا حرف بزنیم تا دیگه به فکر رسوندن ات به تهیونگ نباشه چون ات واقعا داره اذیت میشه
یورا: کوک پاشو رسیدیم
جونگ کوک:آها باش
همه از قطار پیاده شدیم دو تا ماشین گرفتیم و بعد ۳۰ مین رسیدیم از ماشین پیاده شدیم و وسایل هارو بردیم و چادر هم زدیم سه تا چادر بود
جیمین: خب من و یونا داخل یه چادر باهم
جونگ کوک : منم با یورا
تهیونگ:اممم خب من و بورا و ات هم باهم
یورا:ات اگه میخوای میتونی با من و جونگ کوک توی یه چادر باشی ها
یونا:اره میتونی داخل چادر ما هم بیاین
ات:ممنونم ولی نمیخواد شما باهم باشین دوتایی بهتره ما سه تا سینگلا هم با هم
تهیونگ:مطمئنی
بورا:تهیونگ چرت و پرت میگه
یورا:اون چرت میگه تو چرا به خودت میگیری
یونا :اونی چیزی شده با کی رلی؟
بورا :خب آشناس
ات:ما میشناسیمش
بورا:آره
ات:کیه بورا تلوخدا بِدو (داره خودشو لوس میکنه)
تهیونگ:یه راهنمایی کوچولو میکنم همیشه خستس
همه:یونگی😂😂😂
ات:یعنی فقط منو و تهیونگ سینگل اینجاییم
بورا:اسمشون کنار هم چقد قشنگه (آروم میگه)
تهیونگ:بورا تو چیزی گفتی........
پارت ۲۷
ات ویو
بورا چرا اینقد زود قبول کرد حتما یه نقشه دیگه ای داره چون اون همینجوری ول نمیکنه و امیدوارم که از من پیش تهیونگ چیز بدی نگفته باشه و آبرومو نبرده باشه
پرش زمانی به دوساعت بعد
یورا ویو
به نظرم باید با بورا حرف بزنیم تا دیگه به فکر رسوندن ات به تهیونگ نباشه چون ات واقعا داره اذیت میشه
یورا: کوک پاشو رسیدیم
جونگ کوک:آها باش
همه از قطار پیاده شدیم دو تا ماشین گرفتیم و بعد ۳۰ مین رسیدیم از ماشین پیاده شدیم و وسایل هارو بردیم و چادر هم زدیم سه تا چادر بود
جیمین: خب من و یونا داخل یه چادر باهم
جونگ کوک : منم با یورا
تهیونگ:اممم خب من و بورا و ات هم باهم
یورا:ات اگه میخوای میتونی با من و جونگ کوک توی یه چادر باشی ها
یونا:اره میتونی داخل چادر ما هم بیاین
ات:ممنونم ولی نمیخواد شما باهم باشین دوتایی بهتره ما سه تا سینگلا هم با هم
تهیونگ:مطمئنی
بورا:تهیونگ چرت و پرت میگه
یورا:اون چرت میگه تو چرا به خودت میگیری
یونا :اونی چیزی شده با کی رلی؟
بورا :خب آشناس
ات:ما میشناسیمش
بورا:آره
ات:کیه بورا تلوخدا بِدو (داره خودشو لوس میکنه)
تهیونگ:یه راهنمایی کوچولو میکنم همیشه خستس
همه:یونگی😂😂😂
ات:یعنی فقط منو و تهیونگ سینگل اینجاییم
بورا:اسمشون کنار هم چقد قشنگه (آروم میگه)
تهیونگ:بورا تو چیزی گفتی........
۳.۵k
۱۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.